ارسال شده از سروش+:
📚معرفی کتاب
#مقالات_الاصول اثر آیه الله العظمی
#آقا_ضیاء_عراقی
بخش دوم
👌 کتاب مقالات الاصول حاصل عمر آقا ضیاء الدین عراقی در علم اصول و پر از مطالب نو و تحقیقات با ارزش این مؤلف بزرگوار میباشد که در این مختصر به چند نمونه از این نوآوریها اشاره میشود:
🔹 ملاک اصولی بودن
به نظر ایشان میزان و ملاک اصولی بودن یک مبحث وقوع یک مساله در طریق استنباط احکام شرعی است به نحوی که آن مساله ناظر به اثبات خود آن حکم یا به سبب کیفیتی که متعلق به موضوع آن حکم باشد و با این مبنا مباحثی نظیر مشتق را از مقدمات علم اصول برشمردهاند نه از مسائل آن. در آخر مقاله اول میفرماید که مبادی مسائل را به عنوان مقدمه علم اصول مطرح میکند و در انتهای فصل دوازدهم نیز مینویسند که هذا تمام الکلام فی نبذه من المبادی العلمیه و اللغویه.
🔹 ثمره علمی مباحث
از دیگر نوآوریهای مؤلف توجه به ثمره علمی مباحث میباشد که در ضمن بیان آن مباحث به آن اشاره دارد و در صورتی که مسالهای اصولی مثل بحث صحیح و اعم ثمره عملی نداشته باشد آن را بیان مینمایند: «و حینئذ لا یبقی ثمره مهمه فی مثل هذه المساله.»
🔹 استعمال لفظ در اکثر از معنا
از دیگر نوآوریها این که مؤلف محل بحث در استعمال لفظ در اکثر از معنا را در جایی میدانند که لفظ در بیشتر از یک معنا استعمال شود چه این معانی هر دو حقیقی باشند یا هر دو مجازی و یا یکی حقیقی و دیگری مجازی و پس از بیان دو مسلک در این باب نتیجه میگیرند که: فلا محیص من المصیر الی استحاله الاستعمال فی اکثر من معنی واحد بنحو الاستقلال.
🔹 ملاک فقهی یا اصولی بودن
در ابتدای بحث وجوب مقدمه واجب، بحثی را در رابطه با ملاک فقهی بودن یا اصولی بودن و یا کلامی بودن، یا از مبادی احکام بودن مطرح نمودهاند که بحث مفیدی است و سپس نتیجهمیگیرند که بحث مقدمه واجب اصولی است. اگر چه در سطر آخر صفحه ۲۹۰ در رابطه با این که بحث وجوب مقدمه از مبادی احکام باشد، این گونه میگوید و ان کان لا یخلو عن مناسبه.
🔹 مسئله ترتب
در بحث ترتب نیز پس از بیان این که صحت این نظریه بر اساس در طول بودن دو امر میباشد به رد این نظریه میپردازد، به این دلیل که دو امر در طول هم نیستند، بلکه در عرض هم دارای مطلوبیت هستند و نهایت امر یا دارای تساوی در مصلحت و یا ترجیح یکی از مصالح میباشد.
🔹 مفهوم شرط
در بحث مفهوم شرط نظریه ایشان این است که مجالی برای انکار حصر به سبب دخول ادات شرط وجود ندارد و بنابراین نسبت به شرط یا غایت و نظایر آن دلالت بر انتفاء طبیعت دارد و در شرط، غایت و ادات حصر و حتی در لقب و وصف نیز قائل به مفهوم میشوند.
sapp.ir/valiasrkermani
@valiasrk