🏠سوگند به این شهر، وقتی تو در آنی... ر ه ش چاپ نوزدهم|192صفحه نویسنده: 🏢رمان رهش را از زبان زنی به نام لیا می‌خوانیم، مادری که برج‌ساز بوده و حالا از سبک معماری شهر بی‌زار است و با همسرش علا که در شهرداری کار می‌کند مدام در جنگ است. 🏫آن‌ها پسری به نام ایلیا دارند که از بیماری آسم رنج می‌برد. لیا شهر تهران را باعث و بانی بیماری پسرش می‌داند. آن‌ها در خانه‌ی پدری لیا زندگی می‌کنند، خانه‌ای در محله‌ی دارآباد که دست نخورده باقی مانده و همراه یک خانه‌ی دیگر تنها خانه‌های محله‌اند که شکل قدیمی خود را حفظ کرده‌اند. 🏠رمانی در وصف این روز‌های تهران است، تهرانی که بیشتر خانه‌های قدیمی آن تبدیل به برج‌های سر به فلک کشیده شده و به قول لیا وقتی از بالا به شهر نگاه کنی برج‌هایی نصفه می‌بینی که معلوم نیست کجا به زمین رسیده‌اند. این کتاب به روند تغییر در پایتخت پرداخته است که یکی از مشکلات بزرگ آن آلودگی هوا و بروز بیماری‌های تنفسی در نسل جدید است. 🏢 پ.ن: وقتی شروع به خواندن رهش می‌کنید کمی طول می‌کشد با ادبیات خاص نویسنده آشنایی پیدا کنید ولی بعد از آن شاید حتی دلتان نخواهد کتاب را زمین بگذارید و خوشحال باشید از این‌که با الفاظ جدیدی آشنا می‌شوید. این کتاب ویژه رو از دست ندید! @bookman کانال پر از کتابمون🚛 https://eitaa.com/varesinbook