.
✳️ داستانی از مرجع راحل، مرحوم آیت اللّه سیّد ابوالقاسم کوکبی تبریزی رضوان اللّه علیه درباره اجر زائر امام حسین سلام اللّه علیه
🔹 استاد معظّم آقای حاج سیّد باقر موسوی درچهای مینویسد: حجة الاسلام شیخ غلامرضا توکّلی - از خطبا و اصدقاء - نقل کرد: یکی از مرتبطین با حضرت آیت اللّه سیّد ابوالقاسم کوکبی به نام سیّد حسین موسوی گفت: «هنگام رفتن برای سفر تبلیغ، نزد ایشان رفتم تا کلامی برای توشه راه بفرمایند.»
▪️ ایشان (آیت اللّه کوکبی) فرمودند: قصّهای برای خود من اتّفاق افتاده، آن را در منبر برای مردم بگویید تا بدانند برای چه کسی گریه میکنند.
سفری پیاده به کربلا رفتیم و خیلی اذیت شدیم. پای ما زخم و خونی شد و تاول زد. وقتی به کربلا رسیدیم، بعد از شستشو و غسل، به حرم اباعبداللّه سلام اللّه علیه مشرّف شدیم. نگاهی به ضریح انداختم و خطاب به حضرت عرض کردم: «برای زیارت شما ثواب و فضیلت زیادی در روایات نقل شده است، ولی من میخواهم یک چیزی از فضائل را به من نشان دهید که با چشم خودم ببینم.»
🔸 بعد از زیارت به استراحتگاه برگشتم، و بعد از غذا خوابیدم. در عالم رؤیا دیدم محشر به پا شده و اسم مرا برای عبور از پل صراط خواندند. من رفتم و دیدم پل صراط مثل مویی است که قابل تصوّر نیست، امّا با این وجود، مرتّب دستور به عبور میدهند. بعد، از شدّت دستور فهمیدم که باید رد شد. من هم پایم را روی پل صراط که به شکل مو بود گذاشتم، ولی تا پا را روی آن گذاشتم، دیدم تبدیل به فرش کناره مخملی شد که در تبریز میبافتند. به راحتی پای روی آن گذاشتم و حرکت کردم.
🔻 همین طور که میرفتم احساس کردم کسی پشت سر من است. وقتی نگاه کردم، دیدم حضرت اباعبدالله سلام اللّه علیه است که مرا نگاه میکنند.
بعد [حضرت] فرمودند: «سیّد ابوالقاسم میخواستی اجر و پاداش زائر را ببینی؟ ببین. پل صراط برای زائرم چنین حالتی پیدا میکند.»
🔰 كتاب العین الحلوة: صفحة ۱۵۴-۱۵۵ .
@varesoon