http://yon.ir/TBcpZ "قسمت بیست و هشتم" میگفت ؛ دستم تنگ است و میترسم امسال شرمنده ی آقا بشوم! گفتم: آقا خودش روزی هیئت رو میرسونه... حتی امسال هم از برکت عاشورا خیابون ها پر از نذری میشه! گفتم: هیئت امام حسین فقط برای تو نیست. نگران نباش... چند روز مانده بود به شروع محرم. سیاهی ها را زدند... پرچم ها را برافراشتند... در حسینیه باز بود.. حاج آقا این چند تا کیسه برنج رو نذر هیئت کردم از من قبول کنید... حاج آقا این مقدار پول رو نذر شفای بچه ام کرده بودم، شنیدم شما نذری دارید اینو هم از ما قبول کنید... حاج آقا... حاج آقا... هر که نذری خورد عمری مبتلایت مانده است... 〰〰〰〰〰 ☑️ @vareth_eitaa 🌐 http://vareth.ir