﷽
⚪️ مصاحبه با
استاد واسطی درباره
نگرش سیستمی به دین| بخش چهارم
10) سوال و مسأله اصلی شما در پژوهشتان این است که «دین اسلام برای مدیریت زندگی جمعی در محیط رقابت نظریات و ایدهها مدعی کارآمدی است؛ از سوی دیگر ابعاده گسترده و پیچیده زندگی مدرن که نیازها، افکار، ارتباطات و معادلهای جدید را پدید آورده است، سبب بروز ادعای کارآمدی «مدیریت علمی » و ناکارآمدی «مدیریت دینی» در این عرصه شده است. به طور اختصار بفرمایید فرضیه پژوهشی شما برای این مسأله چه بوده است؟
در صفحه 66 كتاب، فرضيه تحقيق بهصورت كادر شده چنين آمده است:
راهبرد فعالسازی كارآمدی دين در عرصه زندگي در محيط رقابت، نگرش سيستمی و استراتژيك به گزارههای دين است.
يعنی گزارههای دين، تك جملاتِ بيانكننده صرفا يك مطلب هستیشناسانه و تكوينی، يا يك مطلب قانونی يا يك مطلب اخلاقی فردی نيستند بلكه هر كدام از جملات در دستگاه مختصات شبكه گزارهها و شبكه معادلات خلقت، معنیدار میشوند و از سطوح معنايی آنها، معنای برنامهای در مقياس راهبردی است.
11) پس از گردآوری اطلاعات و دادهها و تجزیه و تحلیل آنها به چه نتایج سلبی و ایجابی در این حوزه رسیدید؟
مركز اصلی نتايج در پاسخ سوال فوق عرض شد.
در صفحه 249 تا 251 تفصیل نتايج تحقيق بهصورت زير ارائه شده است:
1. دين، مجموعهای از عناصر و گزارههای بههمپيوسته و نظاممند است.
2. اين عناصر و اجزاء، تابع اهداف دين هستند و هدفگرايی دين، به اين عناصر شكل میدهد و ساختار ارتباطی آنها با يكديگر را تعيين میكند.
3. اتحاد مبدء پيدايش دين با مبدء پيدايش هستی، پل ارتباطی دين با واقعيتهاست و بر اين اساس، برنامههای دين جلوههايی از معادلات واقعی است و برنامههای دين، مدل كردنِ واقعيتها است.
4. دين، اهداف و برنامههای خود را اولويتبندی میكند.
5. دين، به عناصر محيط خود تعامل دارد.
6. دين، برای شكلدهی به عناصر محيطی خود برنامه دارد و آرمانها و هنجارها را در چهارچوب اهدافِ خود تغيير و تحول میبخشد.
7. دين از تضاعف نيروبخشی برای حركت به سمت هدف برخوردار است.
8. شناخت دين از طريق تحليل گزارههای نگرشی، راهبردی و راهكاری ممكن است.
9. برنامههای دين، قابليت خودتنظيمی دارد؛ تعادلگرا و تكاملی است.
10. برنامههای دين، در فرآيندی پيوسته و مستمر و تدريجی تحقق میيابند.
11. هويت و برنامههای دين را میتوان از منظرِ محرك_ پاسخ مطالعه كرد. دين دارای شبكه عصبی منسجم و در تحت مديريت اهداف است كه نسبت به محركها واكنش نشان میدهد.
12. گزارههای دين را بايد در عرصه اهداف و اولويتهای آن بررسی كرد.
13. سيستم دين از سه خُرده سيستمِ نگرشی، قانونی و فرهنگی تشكيل شده است.
14. اين خُردهسيستمها، مسئوليت تقسيم كار و فعاليتها را در سيستم اصلی به عهده دارند.
15. بخش استراتژيك هر سيستمی از سه مولفه: تعادل حياتی، ميدانهای نيرو و برآيند بُرداری تشكيل میشود. تعادل حياتی، نقطه ثقلی است كه مجموعه سيستم خود را بر اساس آن متعادل میكند و محيط درونی خود را ثبات میبخشد و بين نيروهای درونی و بيرونی موازنه برقرار میكند. ميدان نيرو، صافيِ كليّه ارتباطات در راستای تحقق اهداف است كه نيروهای سوقدهنده و بازدارنده را فعال میكند.
برآيند بُرداری، ابزار اندازهگيری نيروها و عوامل علّی و محركهای سيستم هستند. در اين تحليل، سطوح تعامل عوامل با يكديگر مشخص میشود. در سيستم دين نيز اين سه مولفه به وضوح وجود دارند:
الف- تعادل حياتی در دين، طيف اهداف دين است كه نقطه ثقلِ فازیای است كه مجموعه گزارههای دين را منسجم و متعادل كرده و موازنههای لازم بين محركها و پاسخها را ايجاد مینمايد.
ب- ميدانهای نيرو در دين، حداقلها و حداكثرهايی است كه در موضوعات مختلف توسط دين تعيين شده است. اين حداقل و حداكثرها، مرزها و حدودی هستند كه به عنوان صافی جهتدهنده به كليّه ارتباطات ميانگزارهای در عرصه دين و صافی فعاليتها در عرصه دينداری عمل میكنند.
ج- برآيند بُرداری در دين، گزارههايی هستند كه سطوح و لايهها و معادلاتِ كلی را بيان میكنند و رابطه بين آنها را تبيين مینمايند. اين گزارهها توسط علمِ قواعد فقه و علمِ اصول فقه به تفصيل تعريف و توصيف شدهاند.
⚪️
تفکر و تمدن شبکهای
⚪️
@vaseti