🍃با عنایت رضا🍃 🔷یک شیشه گلاب ویک بسته گزگذاشته بود روی قبرِ رضا و داشت باگلاب،قبر رامی شُست. نگفتم پدر رضا هستم. رفتم جلو و پرسیدم: شمااین شهید رو می شناسید؟ گفت: من اهل اصفهانم... مدّتی پیش اومدم سر قبر این شهید و خواستم کمکم کنه تا در دانشگاه قبول بشم... وقتی قبول شدم، تصمیم گرفتم دوباره شهید رو امتحان کنم. قبول شدن در دانشگاه رو اتفاقی تلقّی می کردم، لذا از شهید خواستم کارم رو درست کنه که به سفر مکّه برم... به لطف این شهید، برنامه ی سفرم درست شد و من به حج مشرّف شدم.حالا هم اومدم تا ازش تشکّر کنم.   ✅ @vaslekhooban