#خاطره_ناب
🔷روایت مادرشهیدعلی شفیعی
از واقعه ی بیست و چهارم مهر
سالروز به آتش کشیدن مسجد
جامع کرمان.
♦️خون بود و آتش♦️
🔵با علی رفتیم مسجد جامع،
یک آقایی بنا کرد به حرف زدن
زنان یکطرف و مردان یکطرف،
اولین باری بود که اسم امام را
شنیدم ما گوش میکردیم که
جوانکی وارد شد و گفت: لولیها
دارند میآیند برای زد و خورد.
🔹ادامه...
✅
@vaslekhooban