#روایت_ناب
🌺کارت دعوت عروسی🌺
💠مصطفی،برای عروسی اش
علاوه بر میهمانان ، یک کارت
دعوت برای حضرت زهرا(س)
مینویسد و به ضریح حضرت
معصومه(س)می اندازد ،شب
حضرت زهرا(س) را درخواب
می بیند که به عروسی آمده ،
شهید مصطفی ردانی پور به
ایشان می گوید:
خانم !قصد مزاحمت نداشتم،
فقط میخواستم احترام کنم.
حضرت پاسخ میدهند:
مصطفی جان!
ما اگر به مجالس شما نیائیم
به کجا برویم؟
آنشب مصطفی دیگر تا صبح
نمی خوابد و نماز می خواند،
دعا میکند وگریه...
میگفت:
من شهید می شوم.
دوستش گفته بود:
این همه گریه و زاری میکنی،
می گی می خوام شهید بشم
دیگه زن گرفتنت چیه ؟
جواب داد :
خانمم سیده...
می خوام اون دنیا بحضرت
زهرا(س)مَحرم باشم، شاید
به صورتم نگاه کنه !
✅ @vaslekhooban