یک خانم باید در زندگی قیام داشته باشد. در غیر این صورت، انجام وظیفه نداده، و همیشه زندگی او با مشکل مواجه هست. بعد از جنگ تحمیلی رزمندگان ، احوالات خوبی نداشتند، بسیاری از خانمها در مقابل این احوالات ناخوش رزمندگان قیام کردند و مقاومت کردند و پیگیر درمان آنها بودند، اما برخی هم هیچ عکس العملی نداشتند و احوالات رزمنده را توجیه کردند و هیچ اقدامی نکردند. این گناه هست، خانم باید در زندگی قیام داشته باشد، نباید این مرد را به جبهه و جنگ ببخشد، این مرد باید زندگی خودش را هم داشته باشد. پس زندگی قیامهایی هم دارد، حتی نسبت به فردی که همسرش رزمنده است. از بی تفاوتی برخی خانمها، رزمندگانی هم روانه آسایشگاه شدند، این صحیح نیست. زندگی نیازمند قیام هست، اگر من در سطح زندگی از فردی ناراحت شدم حتی اگر همسرم رزمنده هست، موظف هستم قیام داشته باشم، در صور مختلف زندگی که به مراتب این قیام اهمیت بیشتری دارد. هر فردی با مباحث ولایت نباید، رفتار همسرش را صرفا از درون خود بیابد، باید قیام هم وجود داشته باشد، یک مرد نباید همیشه حالش بد باشد، یا همیشه بیمار باشد یا... . 🌹۲- من زمانی که از دیگری آزرده شدم، در درون خودم او را جریمه نکنم. بسیاری از ما در زندگی هایمان خصوصا خانمها در ظاهر قدرتمان خیلی کم هست، مجبور به سازش و سکوت و تحمل هستند، اما از درون عقوبتی برای طرف مقابل خواهان هستند، این عقوبت که در دل برایش می خواهی، خداوند متعال این رفتار را دوست ندارد. ایمان ، تقوا ، امری شخصی است، شخصی این هست که من بتوانم در درون خود به درجه ای برسم که بفهمم و بپذیرم در مقابل بدی کسی در مرحله اول عوامل آن بدی را بررسی کنم، و مقاومت کنم در مقابل بدی، نه اینکه بنشینم تا او بدی خود را ادامه دهد، در مرحله دوم اینکه من نخواهم در مقابل او عقوبت بگذارم، مثال زمانی من به یک منبع مالی وصل هستم و به این اقا مدام پول قرض می دهم، این آقا هم سر کار نمی رود، من نباید دیگر به او پول بدهم ، این عقوبت نیست، تا این آقا برای کار اقدام کند. عقوبت کردن به این هست که من هر روز که این آقا وارد منزل می شود و با نوشیدنی از او پذیرایی می کنم، آقا چندین بار نوشیدنی را میل نمی کند، یا اینکه مشغول تلفن همراه یا تلویزیون یا... شده، حرکتی که در زندگی من لطمه ایجاد می کند، من اگر همیشه به آقا پول قرض بدهم، سرکار نمی رود، این را باید کنار گذاشت، اما اگر محبتی دارم ، در قبال این محبت این آقا هر بدی کرد، نباید محبت قطع شود، نه اینکه توقع داشته باشم در صورت نیاز به نوشیدنی خودش آن را مطرح کند، اگر من نوشیدنی نیاوردم و آقا هم نخواست، و در صورت نیاز آقا عنوان کرد و برایش آوردم، و اگر نخواست نیاورم و او هم در گوشی یا هر کار مورد علاقه اش مشغول شد، چه می شود؟؟؟؟ آقا بقیه الله نمی ایند، چون دلهایمان به هم وابسته و متحد نیست، و همدیگر را نمی خواهیم. اندازه یک نوشیدنی که از اموال خود همسر بود، چشم پوشی کردی، شما موظفی این محبت را هر روز انجام دهی ولو اینکه همسر آن را ننوشد، تا روزی که خود همسر بیان کند نیاز به آوردن نوشیدنی نیست. مثال من در ظاهر به همسر اهل محبت هستم تا جایی که این آقا جزئیات زندگی خانواده اش را برایم بیان می کند، اگر با تاخیر آقا مواجه شدم با مکر جویا می شوم که دل نگران شما بودم و چرا تاخیر داشتید؟؟ به مادرتان سر زدید؟؟؟ به محض اینکه متوجه شوم منزل مادرشان بودند، پرس و جو از جزئیات آنجا می کنم، و اعتراضاتم شروع می شود،یعنی محبت را قطع کنم، با این بهانه که من شب قبل مورد بی حرمتی مادرتان بودم، شما امشب به آنها مثلا محبت مالی داشتید؟؟؟ در مقابل این محبت، محبت را می خواهم قطع کنم، این باعث میشود آقا ظهور نکنند.☹️