یکی از عزیزان کلاس بعد از این بحثی که در کلاس بیان شد، به حج واجب 🕋مشرف شده بود، بعد از برگشت می گفت که همه اقوام ما برای دیدن آمدند و دریغ از یک کادو به رغم اینکه سوغاتی برای همه تهیه شده بود.🙁 همین گونه است، چینش خداوند متعال است ، لذا مباحث ولایت استادپذیری ندارد، هر فردی خودش استاد خودش است. هر فردی بخواهد بفهمد و صفات خداوند متعال را در خودش ایجاد کند، سمیع و بصیر شود، خداوند متعال هم به گوش او می رساند، اما هر فردی خواهان نباشد و فقط مباحث ولایت را تئوری گوش دهد، (با اینکه کاملا بحث را می فهمد)بسته بندی کرده در فریزر ذهنش جا دهد، تا یک زمانی در یک نقطه ای از آن بهره مند شود، اصلاااا برایش فایده ای ندارد. 🔻مباحث ولایت به گونه ای نیست که بعدا بخواهید استفاده کنید، همه چیز در این دنیا قابل نگهداری است، هر چیزی را به یک نوعی نگهداری می کنند، نوع نگهداریها متفاوت است، تنها چیزی که قابلیت نگهداری ندارد، خود آتش 🔥است، نه مواد محترقه ، شما شعله را نمی توانی نگه داری برای روزی که هوا سرد بود ، منزل را گرم کند و الان نور و حرارتش را نگه دارد، 👈👈معارف همان آتش است، آدمی با معارف مشتعل می شود، تا مشتعل می شود یعنی روشن می شود، قابلیت نگهداری ندارد که بعدا استفاده شود، همان جا ، همان روز، از همان ساعت ، خداوند متعال ملائکه ارضی و سمائی را می فرستد که چون این بنده این مطلب و بحث را شنیده ، برای او تفهیم کنید.👌 تفهیم آن مَلَک هم یعنی = مدام برای او سوال پیش آورد.😯 هفته گذشته پیشنهاد شد که مباحثه برای مباحث داشته باشیم، اگر ابتدای کلاس را بخواهیم به این امر اختصاص دهیم، باید عزیزان مطالب خود را بسیار مختصر مطرح کنند و از بازگو کردن جزئیات جریانات خودداری کنند، بیان جریانات برابر است با چالش کشاندن طرف مقابل، نمی تواند پاسخ دهد. وقتی تعاملی بین بنده و یا عزیزانی که پاسخ سوالات را می دهند، با شما وجود نداشته و هیچ ارتباط و شناختی وجود ندارد، طبیعی است که ما نمی توانیم راهکار برای شما ارائه دهیم که در مشکل و فشار رخ داده چه باید بکنید. 🔻مشکلات زندگی را نمی توان پاسخ داد، اگر پاسخ هم بدهند، اشتباه است❌، هر کسی فقط 👈خودش می داند و می تواند.💪 اگر بنده هم مثالی از خودم بیان می کنم، به این معنا نیست که شما می تواتید قضاوت کنید، صرفا برای تطبیق دادن هست که بتوانید راهکارها را در موارد مشابه تشخیص دهید. هر فردی فقط خودش می تواند قضاوت کند. ❗️در حدیثی از امام 🌸صادق علیه السلام به نقل از 🌸نبی مکرم اسلام آمده است: 🌷 مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لِقَلْبِهِ فِی صَدْرِهِ أُذُنَانِ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْمَلَکُ وَ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ فَیُؤَیِّدُ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ بِالْمَلَکِ وَ هُوَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ. هیچ مؤمنی نباشد جز آنکه دلش دو گوش دارد، در گوشی فرشته می‌دمد و در گوشی وسواس خنّاس و خدا مؤمن را به‌وسیله‌ی آن فرشته تأیید می‌کند که فرموده است: و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده است. 🔸هر مومنی دارای گوش هست، تا این جای حدیث روشن می شود که🌸 رسول الله فرمودند "ما من مومن " یعنی افراد غیر مومن صاحب دو گوش در سینه نیستند!!! ، هر مومنی در قلب خود واقع در قفسه سینه دو گوش دارد، این دو گوش چه هست؟؟🤔🤔 یک گوش در آن فرشته ای می دمد، دمیدن یعنی چه؟؟؟ 😐 حرف زدن 🔴 کلام من، تمام نفسهای من است، بنده که در حال کلام هستم و شما که در حال شنیدن هستید، همه دارای تنفس هستیم، بنده این تنفسها را با احوالات مختلف در فضای دهان و حلق تبدیل به کلام می کنم، اما شما در حال سکوت هستید و این تنفس را تبدیل به کلام نکردید، وقتی شما سخن می گوئید، نفسهایتان تبدیل به کلام شده و من در حال سکوت هستم.❗️ منظور رسول الله از دمیدن ملائکه در گوشی که در قلب مومن هست، این هست که با او سخن می گویند.👌👌😊 دمیدن نفس، عین کلام است. گوش دوم چیست؟؟؟🤔🤔 در گوش دوم شیطان رانده شده می دمد و کلام دارد.😠 شیطان رانده شده در قفسه سینه، ما را وسوسه میکند، خداوند متعال هم توسط مَلَکی با ما سخن می گوید، خداوند متعال چگونه با ما سخن می گوید؟؟ خداوند متعال با واسطه آن مَلَک مومن را تائید می کند، یعنی اگر کاری انجام دادی، در قلب خود احساس کردی که الان خدا با من سخن می گوید، یعنی تائید کار را می بینی، این کار تائید می شود. طبق حدیث 🌸رسول الله چگونه مَلَک مومن را تائید می کند؟؟؟ 🌸رسول الله فرمودند، شیطان خناس درون سینه با ما حرف می زند، خداوند متعال هم در سینه ما سخن می گوید. ما از کجا بدانیم و تشخیص بدهیم کدام صداست؟؟🤔