----------------------------------- 🔹داستانی کوتاه مسلم بعد از وقوع واقعه کربلا دوتا از پسران حضرت مسلم به نام محمد و ابراهیم از اسرا فرار میکنن بعد از مدتی پیاده روی به خانه زنی که شوهر او عبدالله بن قطبه طایی نبهانی)از لشکریان ابن زیاد بود پناه بردن؛ولی با وجود تمام تلاش آن زن در مخفی کردن محمد و ابراهیم به دست شوهرش این تو طفل لب فرات سر از تنشون جدا میکنه..😢 سر این دو طفل رو برای آل زیاد میفرسته ابن زیاد پس از شنیدن ماجرا دستور به قتل آن مرد و داد و همون جای قتل کودکان کشتنش. در کنار فرات در چهار فرسنگی کربلا شهری به نام" مُسَیِّب" واقع هست در نزدیکی آن شهر آرامگاهی هست که گویند قبر محمد و ابراهیم در آن قرار دارد. --------------------------------