💠 شهدای بی قطعه 🔶 تقدیم به زندگانی که خمینی ، ۱۲ بهمن ۵۷ بر مزار آنان دولت تعیین کرد. 🔷 دهه فجر با همه شیرینی هایش کم کم به خاطره ای تکراری تبدیل شده. این را از رویکرد صدا و سیما هم می شود فهمید. دیگر آن صحنه ها و حادثه هایی که دهه هفتاد و حتی دهه هشتاد از تلویزیون می دیدیم ، برفکی شده. به جای آن ، جشنواره فجر؛ هر سال جذاب تر و پر رنگ تر. خوف این دارم که کم کم ، دهه فجر بشنویم و اول ، یاد جشنواره فجر بیفتیم. برای اینکه از تکاپوی انقلابی میانه زمستان جا نمانیم ، کاراکترهای دست نخورده می خواهیم. یکی از موضوعات بکر و گمنام ، ماجرای شهدای انقلاب است. موضوعی که سالهای سال ، برای دهه فجرها و نسلهای نوزای انقلاب ، قصه های ناشنیده دارد. شهدای انقلاب ؛ همانها که گلزار ندارند. همانها که حتی قطعه ای مجزا ندارند. همانها که در بهشت زهرای تهران ، باید با رنج ، از میان مردگان ، پیدایشان کنی. نام ، به قبر دارند ؛ ولی از گمنام ها گمنام ترند. همانها که حتی روی دستها نرفتند و اهل محلشان هم به تشییعشان نیامدند. همانها که دسته دسته از کف خیابان جمع شدند و روی سینه هایشان به جای فرزند روح الله ، نوشتند : "ناشناس". اینها همانهایی اند که جای ژسه و خمپاره ، گل در دست داشتند. نه از عراقی خونین شدند و نه از آمریکایی؛ سرباز جوان شهر ، برادر کشی کرد. گناهی نداشتند؛ جز عشق روح الله. روح پاکشان ، حتی به سیرابیِ وصال 12 بهمن هم مهلت نیافت. اما خمینی ، چه عاشقانه و سراسیمه ، دهه فجر طوفانی اش را با شهدای انقلاب آغاز کرد. شهدای انقلاب اسطوره های ستم کشیده اند. همان ها که زیر چکمه و اتو و فحش ، گاهی شوک برق چشیدند و گاهی وارونه آویخته شدند. در میانشان هستند کسانی که به دست جلّاد ساواک ، تکه تکه شدند و مُثله گشتند. چه بسیارشان در میان دریاچه نمک جا گرفته اند. چه زیادند از ایشان که قبرهایشان یافت نشد . اگر شکنجه گران دستگیر شده نبودند ، بسیاری از همین قبرها هم ناشناخته می ماند. بسیارشان بدون اطلاع بستگان به بستر خاک رفتند؛ چه بسا غسل و کفنی هم نداشته باشند. دهه فجر ، تبلور خنده های زمستانی شهدای انقلاب است. در بهار آزادی ، جای شهدا خالی! 🖋امینی خواه ویدیوچکـ / @videocheck_media 💢 رسانه ای متفاوت برای شما☝️