با استرس نشستم تو دلم خدا خدا میکردم زودتر مادرشوهرم بیاد
_نمیدونم حلما از کجا شروع کنم از اولین دیدارمون یا اولین حسهای.....
+ پریدم بین حرفش حس؟؟؟؟چه حسی داداش کیارش منظورتون چیه ؟؟
_از قصد بهم میگی داداش
+خب شما ....شما ....
_من داداش تو نیستم حلما من کیارشم ...بفهم
+آخه.....
_ببین حلما میخای چقدر منتظر کیومرث بمونی چندسال؟؟؟
+من منتظرش نیستم ....
_مطمعنی؟؟؟
+نه..
_میدنم حلما کیومرث ترکت کرد خیانت کرد رهات کرد حتی جهیزیه اتو هم فروخت طلاقتو بگیر غیابی خودمم حمایتت میکنم..!
+چرا مگه داداشت نیست؟؟؟
_کیومرث دل منو شکست گفتم اشکال نداره اشتباه از خودم بود دل مامانمو شکست گفتیم مادر پسری پیش میاد دل تو چی ....؟؟
یاد اون لحظه ای افتادم که رفته بودم خونه مبینا منو از اینه ماشین دید ولی رفت اشکم سر خورد
_تقصیر تو نیست تو زیادی پاکی مهربونی یه تصمیم درست بگیر تو میتونی خوشبحت شی....!!
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
ادامه_دارد..