گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران، خانم فریبا علاسوند، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در نشست تخصصی بین‌المللی «فمینیسم، چالشها و پیامدها» که به همت نمایندگی فرهنگی ج.ا.ایران در پاریس و با همکاری اداره ارتباطات فرهنگی بین المللی زنان برگزار شد به سخنرانی در خصوص مسئله فمینیسم و چالش‌های پیشروی دنیای فعلی با جایگاه زنان پرداخت. می‌شود مدافع حقوق زنان بود، اما فمنیست نبود عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با رویکرد انتقادی به مسئله فمینیسم، در خصوص جایگاه زن مسلمان ایرانی اظهار داشت: نگاه انتقادی به فمینیسم به معنای نفی حقوق زنان و یا باور به تبعیض نیست؛اتفاقاً موضوع اصلی این است که نباید تمام کسانی که در دفاع از حقوق زنان صحبت می‌کنند، را فمینیست خواند و اندیشه دفاع از حقوق زنان را در قرائتی فمینیستی محدود کرد. می‌شود مدافع حقوق زنان بود اما فمینیست نبود، زدن برچسب فمینیست به تمام کسانی که در دفاع از حقوق زنان صحبت می‌کنند موجب می‌شود آنها به نتایجی ملتزم شوند که آن نتایج را نخواهند پسندید. وی گفت: برای دفاع از حقوق زنان می‌شود به الگوهای مختلف در کنار الگوی فمینیستی اندیشید، در این صورت می‌توانیم جهان اندیشه را بهتر دیده و با رصد جهان کنشگر برای دفاع از حقوق زنان در فضایی گسترده‌تر، آنها را به رسمیت شناخته و از حرف‌هایشان استفاده کنیم؛ رعایت این اصل باعث می‌شود عرصه مسائل زنان از مونولوگ و جاده یک طرفه که فمینیسم تعریف می‌کند و بر اساس آن تحلیل وضعیت و راهکار ارائه می‌دهد و انتقاد می‌کند، خارج شود. خانم علاسوند با اشاره به اینکه فمینیست‌ها هرگز نتوانستند در الگویی بلامنازع حرکت کنند، بیان کرد: به عنوان مثال از همان نخست، در قرن 19 که لیبرالیست‌ها، فمینیسم را مطرح کردند، قرائت‌های رادیکال از حل مسائل زنان هم وجود داشت؛ مدتی بعد فمینیست‌های مارکسیست، به میدان آمده و دیدگاهشان را مطرح کردند، سپس فمینیست‌های سوسیالیست شکل گرفتند که معتقد بودند نه لیبرالیست‌ها و نه مارکسیست‌ها مسائل زنان را نمی‌توانند حل کنند و باید به سمت نگرش‌های سوسیالیستی حرکت کرد،این موضوع نشان ‌داد یک چشم انداز خاص نمی‌تواند برای حل مسائل زنان وجود داشته باشد. وی با اشاره به اینکه تمام رویکردهای ذکر شده، تمامیت خواه بوده و هستند، اضافه کرد: زمانی که لیبرالیست‌ها مسائل و وضعیت زنان را تحلیل کردند و برای حل آن راه ارائه دادند، بر این باور بودند که مسائل، تحلیل‌ها و راه‌حل‌ها فقط همین است؛ زمانی که مارکسیست‌های فمینیست روی کار آمدند اعتقادشان بر این بود که علت وضعیت زنان یک موضوع و معضل است و راه حل آن نیز‌ فقط یک روش دارد، سوسیالیست‌ها نیز به سبک آنان تحلیل می‌کردند؛ بدین صورت که ضمن اعتراف به اینکه این الگو ناکارآمد است، در عین حال تمام افراد معتقد بودند که الگوی برتری وجود داشته و آن الگوی برتر،همان الگوی خودشان هستند. تبدیل تمامیت خواهی مقدس به تفاوت مقدس با تغییر فضای مدرن به پست مدرن/ علت پایداری توتالیته در اندیشه فمینیستی عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده ضمن بیان این نکته که"این اتفاق ناشی از ذات فمینیسم یا برخاسته از تجربه زیسته زنان نبوده بلکه ناشی از باور به کلان تفکرهای دوره مدرن بود"، ادامه داد: کسانی که کلان اندیشه و کلان تفکر معینی داشتند و از تمامیت آن دفاع می‌کردند همان کلان تفکر را زنانه کردند؛ بدین صورت که شخص لیبرالیست از همان پایگاه فکری، به زنان اندیشیده است؛ در حقیقت او همانقدر که معتقد است راه نجات جهان در لیبرالیسم و سرمایه‌داری است، معتقد است راه نجات زنان در فمینیسم لیبرالیستی است. خانم علاسوند در ادامه گفت: تغییر فضای مدرن به پست مدرن و احترام به تنوع و تکثر، تمامیت خواهی مقدس را به تفاوت مقدس تبدیل کرد، در این شرایط این گزاره اهمیت یافت که هر فردی چشم‌انداز خود را در تحلیل مسائل زنان ارائه دهد. @women92