مصطفیجان سلام
خبر شهادتت که رسید، تمام غمهای عالم بر دلمان نشست
با معرفت! تو آرزوی شهادت داشتی و به خواستهات رسیدی، قبول
اما ما با دل خود چه کنیم؟!
اصلا ما هیچ
بچههای محروم ساری چه کنند؟!
جهادگر گمنام...
سرباز گمنام...
میداندار خدمترسانی...
همه را با تو معنا میکنم
بعد از پَر زدنت مدام با خود تکرار میکنم:
آب... غربت... شهادت...
باشد، با دل ما بازی کن، عیبی ندارد
آن روز که بند رفاقت را با شهید علمدار گره میزدی معلوم بود آخر داستان چه میشود
انگار همین دیروز بود
فروردین ۹۸، سیل مهمان ناخواندهای شده بود و تو در کوچهپسکوچهها میداندار خدمت بودی
تجلی حقیقی شعار «خادم هیأت، خادم مردم»
خدمت به مردمی که تمام دار و ندارشان به گِل نشسته بود
و تو به سیلاب میزدی تا مرهمی باشی بر دلهای شکستهای که تمام زندگیشان زیر آب رفته بود
آری، قرار عاشقی برای شروع خدمت را از همان حسینیهای میگذاشتی که چندروز قبل، محل آغاز مراسم وداع با پیکرت تا گلزار شهدا بود
چه قرار زیبایی که آغاز و پایانش از حسینیه عاشقان کربلا باشد
و حالا هم که باز به آب زدی
اینبار به آب زدی تا یک ایران در آرامش بماند
اصلا دلمان آب شد از این همه دلدادگیات به حضرت عشق
باشد، من کم آوردم، بگذار از زبان شهید علمدار بگویم:
"ای شهیدان!
از همان لحظهای که تقدیر، ما را از شما جدا کرد، تاکنون یاد شما، خاطرههای دنیای پاک شما، امید حیاتمان گشته،
ما به عشق شما زندهایم و به امید وصل کوی شما زندهایم."
یگانه مرد میدان مجاهدت
میداندار خدمت
شهادتت مبارک
سلام ما را به ارباب برسان
💠 جامعه ایمانی مشعر
✅
@www1542org