در این دوران شفافیت و انفجار اطلاعات و دسترسی همگان به رسانه‌های خارجی و شبکه‌های مجازی، چه کسی می‌تواند مدعی شود که من فریب خوردم و نمی‌دانستم و احساساتی و جَوگیر شدم، نفهمیدم به دعوت تروریست‌ها و تجزیه‌طلبان، آمدم تا در جنگی به نام حجاب، علیه امنیت ملی ایران، ناخواسته به شورش و اغتشاش و آشوب کشیده شدم. البته فرض محال، محال نیست، پیداکردن تعداد معدودی ابله نادان هم در بین شورشیان، چندان بعید نیست. ولی نباید خودفریبی کرد، هر آماری با هر تعداد از افرادی که در نقاط مختلف، به فراخوان دشمنان ایران پاسخ دهند، لاجرم وطبیعتاً "دشمن ملت"، محسوب می‌شوند. البته در عالم واقع، به نسبت جمعیت کل کشور، سرجمع همه این آشوبگران، "اقلیتی اندک" و زائدند که اگر اصلاح نشوند، همواره مانند ویروس کرونا و آنفلوآنزا در کالبد این سرزمین به حیات انگلی و زیرپوستی و نیمه‌پنهان خویش ادامه می‌دهند، تا فرصت و زمینه مساعد دیگری برای بروز و ظهور آسیب‌رسان خویش بیابند: همچون بهایی‌ها، ملحدین بی‌دین، جهود عنود صهیونیست، هواداران بدکاره‌ها و اهل فسق و فجور، وابستگان و هواداران منافقین و لیبرال‌های سکولار و هیبریدی، و سلطنت‌طلبان و تجزیه‌طلبان تروریست، تَتَلیتی‌هایی که با خُبث خیال "اینسِست" و فحاشی به خواهر و مادر خود ارضا می‌شوند و فُسّاق و فُجّاری که برای کنسرت‌های مستهجن و ضد ملّی در استانبول و دبی و باکو پول خرج می‌کنند و علیه میهن و آیین خویش زوزه می‌کشند. البته آنان غالباً فرزندان و وابستگان و مقلّدان غارتگران بیت‌المال و دزدان و سرمایه‌پرستانند؛ صاحبان باستی‌هیلزها و شهرک‌های ویلایی شمال و کیش و مناطق خوش‌آب و هوا، که حداقل بیش از سه دهه، رسماً به جنگ ارزش‌های ملّی و آیینی ایران برخاسته‌اند و نه‌تنها ده‌ سانتی‌متر لَچَک ظاهرساز را هر جا توانسته‌اند از سر اُناث مربوطه خویش برداشته‌اند، بلکه سال‌هاست که به "پول پارتی" و "نود پارتی" و روابط مستهجن، خو گرفته و معتاد شده‌اند و سرریز تعفن ضد اخلاقی خویش را در عریانی پوشش و رفتار خود، در کافه‌ها و رستوران‌ها و پاساژها و مراکز خرید و ماشین‌های لاکچری، به نمایش گذارده‌اند، و مع‌الاسف معمولاً بی کمترین آسیب و تذکر و برخورد انتظامی و قضایی. چون به بهانه حمایت از کار‌آفرینی و کارآفرینان، پدران و همسران و معشوق‌های سرمایه‌دار و گردن‌کلفت آنان، به استظهار روابط مشکوک و آلوده با برخی مقامات، برای رفتار ضد فرهنگی و عریانی خانواده و وابستگان و دوستان، مصونیت خریده‌اند. همین اراذل و اوباش، در دفاتر مجلل کاری خویش با دخترکان نیمه‌عریان و ویسکی و شامپاین از مدعوین خود، پذیرایی می‌کنند و از هیچ مأمور انتظامی و اداره اماکن، نگرانی و اِبا ندارند. همسران و دختران و رفیقه‌های همین اشراف فاسق فاجر، بی‌حجاب و بعضاً مخمور و نیمه هوشیار، خیابان‌هایی مانند فرمانیه و اندرزگو و شهرک غرب، و مناطق ویلانشین شمال و حومه پایتخت، و شهرهای توریستی را، در ساعاتی از شب و روز، قُرُق می‌کنند و مانور تجمل و تعفن به راه می‌اندازند. همینان و تخم و ترکه‌هاشان، مانند فتنه‌های ۸۸و ۹۶ و ۹۸ در فضای مجازی، مردم را به آشوب و شورشگری و براندازی تحریک و تشویق می‌کنند و به خشونت و تروریسم و قتل و غارت عمومی دعوت می‌کنند. گاهی هم برای تغییر ذائقه و کمی هیجان و ماجراجویی، در حاشیه یا متن آشوب‌ها خودنمایی می‌کنند. پس، در مقابله با آشوب‌های کنونی، بایستی مراقب بود که "ضعیف‌کُشی" نشود، و از این فرصت مناسب، خوب استفاده شود تا ریشه‌ها و بانیان و مفسدان اصلی و قدرتمند و ذینفوذ نیز، به تیغ تیز عدالت سپرده شوند. و این جماعت اقلیت مترَفین و مرفهین بی‌وطن، بیش از این باعث هلاک و انحطاط این سرزمین مقدس نشوند. اگر چنین شود، هم به عدالت عمل شده و هم به صلاح و مصلحت مردم و نظام و هم‌ پایه‌های حقیقی امنیت ملّی در اعماق قلوب مردم و اعتماد عمومی، محکم‌ و استوار و پایدار می‌شوند.