▪️شعرمقدمه شروع جلسه حضرت علی اکبر ع
روا بُوَد که گریبان زِ هجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم
شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد
روضهی امشب ما پیر شدن هم دارد
مثل ارباب کنار تن مجروح علی
مستمع در شب هشتم کمری خَم دارد
روضهی دفن حسین است به تنهایی خود
داغ اندازه یک ماه محرم دارد
روضه میخوانم از آن سَرو رشیدی مجروح
که تنش روی عبا چند قلم کم دارد
آسمان غمزدهی روضه و خون میبارد
پای این روضه اگر مُرد کسی حق دارد
______________________________یاس باغ امام را چیدند
اشک چشم حسین را دیدند
ای جوانان بلند گریه کنید
که به آقا بلند خندیدند
__________________________نمک زندگی من پسرم بود ولی
نمک زندگیام را به زمین پاشیدند
آمدم جمع کنم زندگیام را از خاک
دستهجمعی به من و گشتن من خندیدند