شهید وحید زمانی نیا جوانترین محافظ حاج قاسم😔
عاشق دستگاه پربرکت سیدالشهدا(ع) بود، تمام اوقات غیر کاریاش را در هیئتها میگذراند.
علاقه خاصی به حضرت قاسم(ع) داشت، شب ششم محرم خیلی حال و روزش دیدنی بود. از این تناقض شادی و گریه در روضه خیلی خوشش میآمد. یک جور خاصی با سوز دل برای رفقا تعریف میکرد: «آخ آخ اون موقعی که تو روضه داری دست میزنی و گریه میکنی، نمیدونی چه حالی میشم که. اون گل و نقلهایی که میپاشن، اون رجزی که حضرت قاسم میخونه دلم رو پاره پاره میکنه، اون لحظهای که غم سنگینه، دل اهل حرم سوخته اما سربلندن و افتخار میکنن به وجود حضرت قاسم... به به آدم شب ششم از این همه زیبایی کیف میکنه...»
همیشه میگفت: «گلِ قاسمیه با من.» شب ششم برای هیئتشان گل میخرید. وقتی مداح روضه میخواند، وحید با حال خوش و اشکی که به چشم داشت گل را پرپر میکرد و روی سر عزاداران میریخت.
رفقایش زیرچشمی نگاهش میکردند انگار روی زمین نبود. یک جوری اشک میریخت که اشک بقیه را هم درمیآورد.
🥀⃟•✍کپی مطالب باذکر صلوات به نیت سلامتے و تعجیل در فرج مولے جایز است
👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉
#قدس_باب_الشهدا
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313