یاد شهدا
فرش کوچکی انداخت گوشهٔ حیاط خانهٔ پدریاش؛ توی آفتاب. پیرمرد را از حمام آورد. روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانیاش را میبوسید و میگفت: همهٔ دلخوشی من توی این دنیا، پدرمه.
💔
#
شهید_حاجقاسم_سلیمانی
#
فقط_برای_خدا