یادمه چند سال پیش پدرم روضهٔ وداع امام حسین(؏) و حضرت زینب(س) از شهید شیخ احمد کافی رو گوش میدادن؛ هرچی روضه به وداع نزدیک تر میشد پدرم بلندتر گریه میکرد انقدر بلند، که شونه هاش تکون میخورد، از اونجایی که خیلی عاشقِ پدرم هستم بعد از روضه بهش گفتم: بابا! خوش بحال امام حسین(؏) که شما انقدر دوستش دارید؛ تو جواب بهم گفت: خوش بحال ما، که امام حسین(؏) اجازه داده دوستش داشته باشیم! حرف پدرم رو چند بار تو مغزم مرور کردم: امام حسین(؏) اجازه داده دوستش داشته باشیم💔 🖤@shirintarinzekr 🖤