🔹 فراموش کردم کتاب دوستم را به آقا بدهم اما ایشان سراغ کتاب را گرفتند!!!
🔹 عاطفه جوشقانیان، از شاعران جوان کشور، در یادداشتی به بهانه دیدار امسال شاعران با رهبر انقلاب، از دریافت هدیه تولد خود در شب دیدار شاعران نوشت.
نفر دوم نشسته و عنوان میکند که شاعر نیست، اما نویسنده و شاعر دوست است! دلم می خواست به او بگویم پس اینجا چه میکنی؟ نفر سومم.... مینشینم.
_سلام آقا جان
_ سلام
_امشب شب تولد منه
_ به،به. مبارکه.
_اگر میشود انگشتری به یادگار بهم بدید.
_در این جمعیت که نمیشه. باید به همه اون وقت انگشتر بدم.
_پس اگر ممکنه قولش را بدهید.
شعرم را محضر آقا تقدیم میکنم و دوباره میگویم:
_ این شعرم است.
آقا شروع به خواندن و لبخند زدن میکنند. و من ادامه میدهم:
_"خیلی دعامون کنید. دوستان دلتنگم سلام رسوندن و التماس دعا گفتن".
متوجه پاسخ رهبر نمیشوم اما هم چنان دارند شعر را میخوانند. تا آمدم برخیزم رهبر گفتند آن کتاب چیست؟ آن را هم بدهید به من. تازه یاد کتاب رفیقم میافتم و تقدیم میکنم و سلامش را میرسانم. به محض بلند شدن انگشتری دریافت میکنم.
چقدر شعف دارم. عجب توفیقی داشتم که هدیه شب تولدم را از حضرت ماه گرفتم.
@yadegaranir