✅ادامه ی داستان قلاویزان....
قسمت:5⃣
⬅در سال1374
در قلاویزان مهران به دنبال کشف پیکر مطهر شهدا بودیم😢
مدتی بود شهیدی پیدا نمیکردیم،
هوا گرم بود،
خسته شده بودیم،
بیل مکانیکی مشغول کار بود
ولی خبری از پیکر شهدا نبود....😔
⬅در فاصله ی چند متری از ما،
پرنده ای روی تلی از خاک با حرکاتش باعث کنجکاوی ما شد،
به راننده ی بیل گفتم
شاید حکمتی باشد،😢
آن تل خاک را بگرد شاید پیکر شهیدی آنجا باشد🤔
✅ بیل مشغول خاکبرداری شد،
که یک دفعه متوجه پیکر شهیدی شدیم، خاکها را کنار زدیم ،
حین جمع اوری پیکر شهید متوجه پیکر شهید دیگری در کنار او شدیم
و به همین شکل تا ده شهید را انجا کشف کردیم، 😭😭
با هدایت پرنده ای وحشی.....
🌷🌷🌷
✅قمقمه ی یکی از شهدا پر از اب بود و بعد از دوازده سال هنوز خنک بود و تازه و خیلی گوارا😔
✅راوی: حسین خانی از رزمندگان لشکر41 ثارالله کرمان و عضو گروه تفحص لشکر.
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
یاران
#امام_زمان ✨
#قلاویزان
🌷🕊
@yadeshohada313