🌹قبل از عملیات هست اما کاش یکی به انها خبر بده که عملیات لو رفته است😔 تمام غواصان در دل باخدای خود به نجوا پرداخته اندو منتظر شروع عملیات هستند.. دراین بین حس عجیبی دارد🕊💔.. به گفته علی اقا برادر وهمرزم شهید محمد بخاطر صدای خوبش ان شب خواند اما بایک سوز وحال عجیب💔💔💔💔 ساعت 9 شب هست وعملیات شروع شد🌴✌️🏻 غواص ها به آب زدند🌊در زیر آب طنابی بود که باید طناب را میگرفتن تا در یک خط حرکت کنند ۳۰۰متری دشمن بودند که یکباره آتش سنگین تیربار وخمپاره دشمن شروع شد☄... طناب پاره شده بود ونظم بچها زیر آب بهم ریخت😔 چهار فرمانده از آنها خواستند باتوجه به لو رفتن عملیات جان خودرا نجات دهند دراین بین برادرشهید داخل امواج خونین اروند محمد را می بیند باصورتی نورانی تراز قبل🕊✨... محمدباتوجه به اینکه بی‌سیم‌چی بود وبیسیم هم سنگین وهم اسلحه برشانه های مجروحش برادر به او میگوید محمد عملیات لورفته دستگاه هارا رهاکن وجان خود را نجات بده اما محمد گفت..... 💚تا زنده هستم بارمسئولیت خودرا رها نمیکنم💚 محمد در آن شب در رودخانه اروند به همراه دیگر غواص ها بر اثر موج انفجار همان گونه که ذکر میگفت به شهادت رسید و این اخرین دیدار برادر با برادر بود💔 🌊آبهای اروند در روز قیامت به عظمت و بزرگی وروح بلند او ومیثاقش با امام زمانش شهادت خواهند داد🌊