سلمانیِ نیشابوری میگه تا محاسن حضرت رو کوتاه میکردم یه مرتبه دیدم وسیلۀ تو دستم طلا شد ..
حضرت یه نگاهی کردن اون وسیله برا مردِ سلمانی طلا شد .. اما معرفت داشت گفت یا امام رضا کارایِ بزرگِ عالم دستِ شماست .. من این چیزا رو نمی خوام .
فرمود چی میخوای؟ عرض کرد آقاجان وقتِ جون دادن خیلی سخته .. دوس دارم وقتی دارم میمیرم ، سرم رو پایِ شما باشه .. یه وقت دیدن تو مجلسِ مامون لعنت الله امام رضا از نظرها غائب شد،ساعتی بعد برگشت ..
آقاجان کجا بودی؟ فرمود ما به اون مردِ نیشابوری قول داده بودیم ..
یا امام رضا منم وقتِ جون دادن کسی رو ندارم😭😭😭
دهمرتبه همه باهم بعَلِیِّ بْنِ مُوسى ..
ده مرتبه همه با هم بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه همه با هم بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد
ده مرتبه بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ
من به خالِ لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمارِ تو را دیدم و بیمار شدم