مادر ما روز آخر بسترش را جمع کرد
گاه خنده گاه گریه همچو یک شمع کرد😭😭
مثل امروز زینب بیدار شد این مادر خودش بستر رو جمع کرده خوشحال شد دیدن این دختر دوید زیر آسمان، خدا ممنونتم نذرهای زینب قبول کردی و مادرم رو شفا دادی..
خانه را جارو میزدلیک لب را میگزید
روی پا نه، خویش را مثل جنازه میکشید 😭😭😭
.