. عجل الله تعالی ای نور دل فاطمه مهدی تو کجایی عالم همگی منتظرت تا تو بیایی مهدی تو کجایی مردم ز جدایی(۲) بی تو همه ی عالم هستی چو خزان است روی تو ز چشم همگان از چه نهان است هر جا نگرم یوسف من از تو نشان است برگرد گل فاطمه، تو رمز بقایی مهدی تو کجایی مردم ز جدایی بی روی تو اشک بصرم گشته روانه گیرد دل خون گشته ی من از تو نشانه ما منتظر دیدنت ای در یگانه آقاز برای فرجت کن تو دعایی مهدی تو کجایی مردم ز جدایی گرچه تو میان همه تنها و غریبی ای هستی زهرا تو به ما یار و حبیبی بردرد دل شیعه ی حیدر تو طبیبی برگرد، به درد همه مهدی تو دوایی مهدی تو کجایی مردم ز جدایی بنگر تو براین روی سیه، حال خرابم از غصه ی هجران تو من در تب و تابم از لطف بده ای گل زهرا تو جوابم امشب دل ما را بنما کرب وبلایی مهدی تو کجایی مردم ز جدایی هستی تو گل فاطمه و نور دو عینم با چشم دل امشب توی بین الحرمینم گریان عموی تو و نالان حسینم دارم، زغم جدغریب تو نوایی مهدی تو کجایی مردم ز جدایی تا ناله ی جدتو به گودال شنیدند با خنجر و شمشیر سوی گودال دویدند سر از بدن او غریبانه بریدند یاد بدن غرق به خون، راس جدایی مهدی تو کجایی مردم ز جدایی اگرچه ناله ی او را شنیدند زجد تو حسین حرمت دریدند به پیش چشم زینب عمه جانت سر جد غریبت را بریدند م .