- هستى كلاس توحيد است؛ آسمان و زمين و دريايش. «و السّماء رفعها... والارض وضعها... مرج البحرين...» - دريا، براى همه انسان ها و جنّيان نعمت است، گرچه همه در كنار دريا زندگى نمى كنند. «مرج البحرين... فباىّ آلاء ربّكما» - آثار قدرت خدا و برترى اراده او بر همه چيز هويداست. آب درياى شور با آب درياى شيرين تلاقى و برخورد مى كند، از كنار هم مى گذرند و در يكديگر داخل نمى شوند. «بينهما برزخ لايبغيان» - بهره بردارى از نعمت ها، نياز به تلاش و كوشش دارد. «يخرج منهما اللؤلؤ...» - آب و خاك، بستر و منبع تأمين نيازهاى بشر است. «فيها فاكهة و النخل... و الحب ذو العصف...يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» - نقش دريا در حمل و نقل مسافر و بار، به عنوان معبرى رايگان و آماده و وسيع و گسترده، از ديرباز مورد توجّه بشر بوده است و خداوند در اين آيات، انسان را به آن توجّه مى دهد. «الجوار المنشئات فى البحر كالاعلام» - نعمت دريا و آفريده هاى آن، از نعمت هاى بزرگى است كه خداوند، تكذيب كننده آن را سرزنش مى كند. جمله «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان» سه بار در اين آيات تكرار شده است.