🔶گزارشی از یک دیدار (6) 🔻دسته بندی مباحث علم اصول استاد میرباقری به تبع استاد خود مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) مباحث مرتبط با علم اصول را به سه دسته «أسناد، إستناد و إسناد» تقسیم می کنند. مباحث أسنادی، ناظر به منابع شریعت است، یعنی سندهایی که ما برای استنباط حکم به آنها إستناد می کنیم. مباحث إستنادی، مباحث روشی است که از قواعد إستناد به منابع شریعت (أسناد) سخن می گوید. مباحث إسنادی، مباحثی است که ماهیت فقهی دارد و به نقل مستند می گردد. از منظر ایشان، مباحث علم اصول فقه، ماهیتاً «إستنادی» است که هویت روشی دارد و مباحث «أسنادی» و «إسنادی» می بایست از بحث خارج شود. در اینصورت محور «مصادر تشریع» (فصل سوم) در دسته بندی استاد مددی، جزو مباحث «أسنادی» است که در علم اصول جای نمی گیرد. 🔹یکی از مباحثی که بین دو استاد شکل گرفت همین بود که «مصادر تشریع» جزو علم اصول هست یا خیر؟ در اینجا اختلاف میان دو استاد عمدتاً روشی بود چرا که استاد مددی ناظر به مباحث موجود علم اصول سخن می گفتند و به تاریخچه بحث از مصادر تشریع از قرن اول پرداختند و اثبات می کردند که در طول تاریخ، بحث از مصادر تشریع جزو علم اصول بوده است اما نکته استاد میرباقری ناظر به علم اصول مطلوب بود که چون ماهیت مباحث «أسنادی» با «إستنادی» متفاوت است میان ایندو تفکیک قائل شویم. 🔹 استاد میرباقری برای مباحث «إسنادی» به قاعده استصحاب مثال زدند در صورتیکه مستند آن، روایت باشد جزو مباحث إسنادی است چرا که ماهیت نقلی و فقهی پیدا می کند. استاد مددی نیز به تفصیل به تاریخچه و اقوال بحث استصحاب پرداختند و اینکه سه دسته قاعده را می بایست از یکدیگر تفکیک کرد: 1. قاعده اصولی 2. قاعده فقهی 3. حکم فقهی و به بیان تعریف هرکدام از منظر مرحوم نائینی (ره) پرداختند.