🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 حضرت ارباب... در آستانه‌ی محرّمتان چنان واهمه‌ای به سر و اضطرابی به دل نشسته بود ،مبادا به بازار برده فروشان ، مولا  بیاید و روسیاهی‌مان  پسند نکند  و جامانده‌ی قافله ی عشق باشیم و حال به مرورِ ایام ، مضمضه می‌کنیم عنایتتان را که چه عطوفانه اجازت دست‌درازی بر سفره‌ی نعمتتان دادید و چه کریمانه بر خوان عطایتان بفرما زدید چه مهربانانه چشمه‌ی چشممان را توفیق اشک دادید و چه عاشقانه داغ عشقتان را بر جگرهامان حک کردید چه سخاوتمندانه مدالِ نوکری بر گردنمان آویختید و چه دلسوزانه راه بهشت را هدایتمان کردید چه بزرگوارانه دیده بر لغزشهایمان فرو بستید و چه پدرانه، خوب و بدمان باهم مشتری شدید مولای من... اربعینی میهمان خوان کرامتتان بودیم و متنعّم‌ از شهد عشقتان اربعینی ، اجازه‌ی دست درازی بر سفره‌ای داشتیم که انبیاء و اولیاءِ خدا بر سرِ آن زانوی ادب زده اند و رخصت همراهیِ قافله‌ای داشتیم که خوبان و مقرّبانِ الهی همرَهی‌اش نموده اند یا حسین... شهادت می‌دهیم به بزرگی کرامت‌تان و به کوچکی لیاقت‌مان مُعترفیم بر فراوانی عنایت‌تان و بر اختصارِ سعادت‌مان اذعان داریم به حد بی منتهای محبت‌تان و ناچیزی شایستگی‌مان مولای من... حلال کنید روسیاهی‌مان  را و قبول کنید نوکریِ اندکمان را... «اللّهُمَ عَجِّل لِولیِّکَ الفَرَج» http://eitaa.com/yakahfealhaseen