🍃🌺🍃 مردى خدمت امام صادق عليه السلام شرفياب شد، عرض كرد: پدر و مادرم فدايت باد اى فرزند رسول خدا! به من بياموز! حضرت فرمود: ⬅اگر به راستى خداوند متعال كفيل روزى است؛ پس اندوه تو براى چيست؟ ⬅و اگر روزى تقسيم شده است؛ پس حرص ورزيدن تو براى چيست؟ ⬅و اگر حساب حق است؛ پس جمع كردن مال براى چيست؟ ⬅و اگر پاداش از ناحيه خداوند متعال حق است؛ پس تنبلى براى چيست؟ ⬅و اگر (در مقابل هر انفاقى) عوض از سوى خداوند متعال حقيقت دارد؛ پس بخل براى چيست؟ ⬅و اگر كيفر از سوى خداوند متعال آتش دوزخ است؛ پس گناه براى چيست؟ ⬅و اگر مرگ حق است؛ پس فرح براى چيست؟ ⬅و اگر حضور يافتن و ظاهر گشتن در پيشگاه الهى حق است؛ پس نيرنگ و حيله براى چيست؟ ⬅و اگر شيطان دشمن است؛ پس غفلت براى چيست؟ ⬅و اگر عبور از صراط حقيقت دارد؛ پس عجب و خودبينى براى چيست؟ ⬅و اگر هر چيزى با قضا و قدر تحقّق پيدا مى كند؛ پس غصّه براى چيست؟ ⬅و اگر دنيا فانى و بى اعتبار است؛ پس اعتماد و دل بستن به آن، براى چيست؟ 📕 کتاب نفیس القطره - جلد۲،صفحه۶۳۰