سلام مولای غریب و سوگوارم ... مهدی جان ... مدیون شماییم این اشک های بی پایان را ... این قلب های محزون را ... این روضه گرفتن ها را ... مدیون شماییم این امان یافتن زیر خیمه ی حسین را ... این سوختن برای حسین را ... این بی تابی برای حسین را ... شما راهمان داده اید ... شما اشکمان داده اید ... سوزمان داده اید ... دستتان درد نکند پدر که دستمان را در دستگاه حسین ، بند کرده اید ... ▪️تمام شد... هر آنچه بود برای زینب سلام الله علیها فدا شد برای حسین علیه السلام دیگر او مانده و تن بی جان برادر او مانده و خیمه‌های سوخته او مانده و‌ چشمی گریان، خیره به راهِ ظهور شما و هزاران قلبِ داغدار و منتظر که به سوی آسمان قنوت گرفته اند ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ آخرین تیر، دردناک‌ترین آن‌ها بود؛ آنهم بعد آنکه جانش پر کشید! آخرین تیر پس از آن بود که شمر... آخرین تیری که بر قلب او نشست دردناک‌تر از همه‌ی تیرهای جنگ... اسیری "اهل حرم" بود...