بخشی از سخنرانی علامه مصباح یزدی (ره) در جمع ایرانیان مقیم هند، به مناسبت مبعث رسول اکرم (ص) فرض كنيد كه در يكى از ايالت‌هاى هند يک بيمارى مسرى لاعلاجى آمده و همه افراد به آن مبتلا شده‌اند. بعد خبرى از يك كره ديگرى مى‌رسد كه در آنجا پزشكانى هستند كه داروى اين بيمارى را كشف كرده‌اند و بناست راه ساخت و شيوه استفاده از اين دارو را در نسخه‌اى براى ما بفرستند. اگر فردا به شما اطلاع دادند كه اين نسخه درمان از يک سياره ديگرى به زمين رسيده و در يكى از خانه‌هاى اين شهر افتاده است، مردم چه كار مى‌كنند؟!! بدون شک هركسی كه از اين واقعه اطلاع بيابد، با سر و دست مى‌شتابد تا زودتر اين نسخه را پيدا كند. هيچ كس به اين نمى‌انديشد كه مثلا راه طولانى است، هوا گرم است، با چه وسيله‌اى بايد رفت و ... . همه مى‌دوند تا زودتر آن را به دست بياورند و استفاده كنند. در صورتى كه حداكثر كار اين دارو اين است كه چند روز ديگر به حيات اين آدم بر روى كره زمين كمک مى‌كند. فرض كنيد اگر پنجاه سال عمر داشت، مى‌شود هفتاد سال. اين عمر ارزش اين را دارد كه آدم براى كشف اين دارو همه زندگى‌اش را خرج كند، سختى‌ها را تحمل كند، تا آن را به دست بياورد؟ خداى متعال از ملكوت خودش دارويى را براى درمان همه دردهاى انسان‌ها فرستاده، آن هم به وسيله پزشک حاذقى كه به خوبى فوايد آن دارو را توضيح مى‌دهد، راه ساختنش را به مردم نشان مى‌دهد، و هيچ مزدى هم از شما نمى‌خواهد. دارويى كه تمام دردهاى شما را شفا مى‌دهد؛ نه‌تنها عمر صد ساله شما را قرين سلامت مى‌كند، بلكه براى شما عمر ابدى با سعادت مى‌آفريند. كشف اين دارو چقدر ارزش دارد؟ من و شما بدون اين‌كه پولى خرج كنيم و زحمتى بكشيم، اين دارو در اختيارمان قرار گرفته است. كدام داروى شفابخش؟! «قرآن»، چون آسان به دست ما رسيده، قدرش را نمى‌دانيم. سفر به سرزمین هزار آیین صفحه ۲۵۵ تا ۲۵۷ @yamahdiadrekni72