...🌹 مشترک مامان های گل در سنین مختلف بچه ها 🌹👇 * یک سالگی وااای نمیدونی چقدر خستم، خوابم میاد، دلم میخواد یه حموم آب گرم یک ساعته برم و با خیال راحت بخوابم ولی فسقلیم تا صبح بیدار بود و بهانه میگرفت، آخه داره دندون در میاره و کولیک داره.. * دو سالگی همیشه داره یه چیزی میذاره توی دهنش و الفرار و تو هم دنبالش! مامان نخور، تخ کن... یه لحظه نمیتونم تنهاش بزارم... * سه سالگی مامان جان، دست نزن، نپر، از میز نرو بالا، کابینتا رو نریز بیرون، لباسها رو از کمد نکش بیرون... فقط میگه: "نه، خودممم" کلا انگار توی خونه بمب منفجر شده... * چهارسالگی یعنی روزی هزار تا سوال میپرسه، این چیه، اگر اینطوری بشه چی میشه؟ اگر تو پیشم نباشی من چیکار کنم؟... سوالات بی پایان... مامان جان برو از بابا بپرس، اون بهت میگه... * پنج سالگی مامان دیگه کم میاره چون سوالهای فلسفی بچه شروع میشه، مامان، خدا کجاست؟ چه رنگیه؟ چه شکلیه؟ بچه ها چجوری به دنیا میان؟ رعد و برق چجوری درست میشه؟ چرا دیگه دایناسورها پیش من نیستن و... 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ @yar_emam_zaman ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─