شب جمعه ست ،اگر از تو دعایی برسد نوکر بی ثمرت نیز به جایی برسد نفسم تنگ شده باد صبا را بفرست تا زکوی تو مرا تازه هوایی برسد به طبیبان جهان روی نیاندازم اگر از غبار حرمت خاک شفایی برسد خورده آن شاعر دلخسته به گیسوت قسم "که به ما هم خبر کرببلایی برسد" نکند ناز کنیّ و خبری هم نرسد قَسَمَت داده ام ارباب ،خدایی، برسد تو تنت بی سر و من سر به تنم هست هنوز کاش بر نوکر تو درد و بلایی برسد بی کفن ماندی و در دشت رها شد بدنت نشد حتی به تنت کهنه عبایی برسد حیدر محمدنژاد