🕊🌷 یه بسیجے۱۵ساله رو آوردند بیمارستان•بشدت زخمے شده بود•دیدم لباش تڪون میخوره•گوشم رو بردم ڪنارِ دهانـش، گفت: خواهر! تورو به لـبِ تشنه‌ی امام‌حسین«علیہ‌السلام» بهم آب بده،خیلے تشنمه!! آتیشم زد! خواستم بهش آب بدم ڪه دڪتر گفت: براش ضرر داره... یه پارچه‌ی خیس برداشتم و ڪشیدم روی لباش تا عطشش ڪم بشه• بنده‌ی خدا پارچه‌رو می‌مڪید و مدام تقاضای آب می‌ڪرد، آخرش هم شد... 🎤راوی: خانم قیصر (از پرستاران دفاع مقدس) 📚منبع: نشریـه باشهـــدا درجمعه، شماره۶۸ •┈••✾🍃🍃✾••┈• ╔━━━━━━━━━━╗ ↂ↳@ghoran_va_etrat◄▣ ╚━━━━━━━━━━╝