┈┈┈┈┈┈┈᯽🌺᯽┈┈┈┈┈┈┈
📗| شرفیاب شدن مرحوم شیخمرتضےٰ انصاری خدمت امامزمان«عجلاللهتعالےفرجـہ»
🔸یکی از شاگردان مرحوم شیخمرتضےٰ میگوید: نیمهشبی در کربلای معلی از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچهها گلآلود و تاریک بودند و چراغی با خود برداشته بودم.
🔸از دور شخصی را مشاهده کردم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است.
🔸با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم و از خود پرسیدم که آن بزرگوار در این موقع از شب، در این کوچههای گلآلود با چشم ضعیف به کجا میروند؟!
از بیم آنکه مبادا کسی در کمین ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم.
🔸شیخ آمد و آمد تا در کنار خانهای ایستاد و در کنار در آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّہ خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید.
من دیگر چیزی نمیدیدم امّا صدای شیخ را میشنیدم که با کسی سخن میگفت.
🔸ساعتی بعد به حرم مطهر مشرف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم.
بعدها که به خدمت آن جناب رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم، پس از اصرار زیاد به من فرمودند: « گاهی برای رسیدن به خدمت امامعصـر"عجلاللهتعالےفرجـہ" اجازه پیدا میکنم و در کنار آن خانه (که تو آنرا پیدا نخواهی کرد) میروم و زیارت جامعه را میخوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب میشوم و مطالب لازم را از آن سرور میپرسم و یاری میخواهم و برمیگردم.
🔸سپس شیخمرتضیانصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم.
┈┈┈┈┈┈┈᯽🌺᯽┈┈┈┈┈┈┈
🌤
#امام_زمان «عجلاللهتعالےفرجـہ»
╭┅┈┈┈┈┈┈┈╼┅╮
𑁍▹
ڪپیآزادباذڪرصلوات ◃𑁍
𑁍▹
@ghoran_va_etrat ◃𑁍
╰┅╾┈┈┈┈┈┈┈┅╯