پاسخ چالش شاعران جوان هفته گذشته:
🌹🌺🌸🌹🌺🌸🌹🌺🌸🌹🌺🌸
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت:
«امروز همه روی زمین زیر پر ماست،
بر اوج فلک چون بپرم -از نظر تیز-
میبینم اگر ذرهای اندر ته دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشّه بجنبد
جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست.»
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست:
ناگه ز کمینگاه، یکی سخت کمانی،
تیری ز قضا و قدر انداخت بر او راست،
بر بال عقاب آمد آن تیر جگر دوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست،
بر خاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی
وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست،
گفتا: «عجب است! این که ز چوب است و ز آهن!
این تیزی و تندیّ و پریدنش کجا خاست؟!»
چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا: «ز که نالیم که از ماست که بر ماست.»
شاعر: ناصرخسرو
👆👆👆👆👆👆👆👆👆
تینا احمدی کد ۱۵
کیانا احمدی کد ۱۲
مبینا کوشمغانی کد ۶
فاطمه قاسمی کد ۱۴
مائده صادقی کد ۱۴
امیرعلی قاسمی کد ۸
امیرعلی رجبی کد۴۰