هدایت شده از گل یاس
نکته تفسیری صفحه ۵۹۴: جان آرام: در درس جغرافی خوانده­ ایم که آب­ های ساکنِ روی زمین، به دو گروه تقسیم می­شود: گروه یکم، دریاچه­ ها، سدها و آبگیرها، و گروه دوّم، دریاهای آزاد است. گروه یکم با ورود سیلاب به­ سرعت آلوده می­ شود؛ با کم و زیاد شدن بارندگی، کم و زیاد می­ شود؛ تغییرات جوی به­ سرعت بر آن­ها تأثیر می­ گذارد؛ و به طور کلّی ناآرام و پرهیاهو هستند. گروه دوم اما دریاهای آزاد و اقیانوس­ هاست که به علّت وسعت چشم­ نواز و حجم بسیار زیاد، با تغییرات جوّی تغییر نمی­ کند، و در صورت ورود آلودگی به آن­ها، در زمان کمی به حالت اول باز می­ گردد، و به طور کلّی آرام و بی­ دغدغه است. روح و جان انسان­ ها نیز مانند آب­ های روی زمین است. برخی، محدود و کوچک است و با کوچک­ترین تغییر، پر از غوغا و هیاهو می­ شود؛ چنان­که به فرموده‏ ی آیات 15 و 16 همین سوره، اگر نعمت مختصری از سوی خدا به آن­ها برسد و صاحب ثروت یا قدرتی شوند، خدا و خلق خدا را فراموش می­ کنند و با خودخواهی و غرور فریاد برمی­ آورند که حتماً من لیاقت این­ همه نعمت را داشته­ ام و آن را به سبب فهم و کمالات ویژه­ ام به دست آورده­ ام! اگر هم دچار مشکلی شوند، به سرعت مأیوس و نومید شده، خود را می­ بازند و گمان می­ کنند که به­ کلّی از چشم خدا افتاده­ اند و موجوداتی بی­ ارزش و بدبخت هستند! در مقابلِ این افراد امّا انسان­هایی پرظرفیت با روح­ های وسیع و بزرگ وجود دارند که نه آمدن نعمت­ ها، آنان را از خود بی خود می­ کند، و نه رفتن آن­ها، ایشان را به یأس و نومیدی می­ کشاند؛ بلکه هر دو حالت را از سوی خدا و امتحانی الهی برمی­ شمرند که به­ زودی به پایان می­ رسد. این افراد ـ برخلاف افراد گروه یکم ـ دل و جان خود را به منبعِ بی­ پایان علم، قدرت، مهربانی، فرزانگی و بزرگی در جهان وصل کرده­ اند؛ او را تنها سرپرست زندگی خود در دنیا و آخرت بر­می­ شمرند و زیاد و کم شدن روزی را از سوی او می­ دانند. از این رو جانشان همچون اقیانوس پهناوری شده که ناملایمات زندگی در آن حل می­ شود و امور بی­ ارزش دنیا نمی­ تواند آن را به خروش و غوغا وادارد و آرامشی پیوسته بر سراسر وجودشان حاکم است. آنان، صاحبان «نفس مطمئنه» و جان آرام هستند. پیشوایان والامقام ما، نمونه­ های روشنی از نفس مطمئنه هستند؛ بزرگانی که تغییر احوال دنیا، در روح­ های بزرگشان هیچ اثری نمی­ گذاشت و گام­های استوارشان را از حرکت در جاده‏ ی کمال و سعادت نمی­ لغزاند؛ همچون امام حسین علیه السلام که به بیعت با موجود خواری همچون یزید تن نداد و برای محافظت از دین خدا، سخت­ ترین مصایب را تحمل کرد، و هنگامی که چهره­ ی خونین­ اش بر خاک آرمیده بود، با معبودش مناجات می­ کرد و می­ فرمود: «خدایا، در برابر خواست تو صبر می­ کنم.»[1] آیات 19 تا 22 سوره‏ ی معارج چه زیبا در باره‏ ی این دو گروه فرموده است: «انسان، حریص و کم­ طاقت آفریده شده است؛ هنگامی ­که بدی­ای به او می­ رسد، بی تابی می­ کند، و هنگامی که خوبی و خیر به او می­ رسد، آن را به دیگران نمی­ دهد؛ مگر نمازگزاران.» آری، نمازگزاران راستین، در پرتو ارتباط و اتصال دائمی با خدای بی­کران، بسیار پرظرفیت شده­ اند و به آرامشی عمیق و همیشگی دست یافته­ اند. آن­ها همیشه به خواست خدا راضی هستند، و خدا نیز از ایشان رضایت دارد و در هنگام ورودشان به عالم برزخ و قیامت، آنان را با ندای دل­نواز خویش مورد خطاب قرار می­ دهد که «ای جان آرام، نزد پروردگارت بازگرد؛ در حالی که از او راضی هستی و توسط او برگزیده شده­ ای. پس در میان بندگان خاص و ویژه­ ام داخل شو و به بهشت مخصوص خودم پا بگذار.» به­ راستی آیا می­توان فرجامی بهتر از این تصوّر کرد؟[2] [1] - شرح اصول کافی، ملاصدرا، ج 1، ص 96 [2] - شرح اصول کافی، ملاصدرا، ج 1، ص 96