🌷نکته تفسیری صفحه ۱۸۷🌷 قطع رابطه‏ ی کامل و لغو هر گونه پیمان با مشرکان: هشت سال پس از هجرت پیامبر، شهر مکّه را مسلمانان فتح کردند و قلب سرزمین حجاز را به دست گرفتند و قدرت برتر آن سرزمین شدند. در آن زمان، پیامبر بنا بر صلاح دید خود، با برخی از اقوام و قبایل مشرک، «پیمان ترک جنگ» بسته بود و هر دو طرف عهد کرده بودند که از هر گونه تعرّض به یکدیگر و جنگ بپرهیزند. مشرکان امّا که با فتح مکّه پایگاه خود را از دست داده بودند، پیوسته نقشه‏ ی نابودی مسلمانان را در سر می پروراندند و برای اقدام بر ضد مسلمانان آماده می شدند. از سوی دیگر، برخی از آداب و رسوم شرک آمیز آنان هنوز در محیط کعبه ـ که خانه‏ ی مقدّس خدا و حرم پاک اوست رواج داشت؛ رسومی مانند طواف خانه‏ی خدا به صورت عریان! پیامبر خدا از این وضیعت ناخشنود و منتظر فرمان الهی و تعیین تکلیف از جانب خدا بود. تا این که در سال نهم هجرت پیش از آغاز مراسم حج این آیات بر آن حضرت نازل شد و قاطعانه به پیامبر و مسلمانان ابلاغ شد که از این پس هر گونه پیمان و عهدنامه ای که میان آنان و مشرکان برقرار بوده، ملغی ست. بر اساس این آیات، مشرکان چهار ماه فرصت داشتند که در مورد وضعیت خود بیندیشند و یکی از این دو راه را انتخاب کنند: یا اسلام بیاورند و در پناه اسلام، به سعادت دنیا و آخرت برسند؛ یا راه و رسم ننگین بت پرستی را ادامه دهند، که در آن صورت دیگر در امان نخواهند بود و فرصت زندگی از ایشان گرفته خواهد شد؛ زیرا شرک و بت پرستی، آفتی ست که نه تنها فرد مشرک، که جامعه‏ی انسانی را به فساد می کشد و نابود می کند. پس از نازل شدن این آیات، پیامبر ابوبکر را مأمور کرد تا پیام خدا را در مسجدالحرام و در حضور مردم قرائت کند؛ شاید بدین علت که او معمولاً در جنگ ها کناره گیری می کرد و کسی از مشرکان به دست او کشته نشده بود. هنگامی که ابوبکر به نزدیک مكه رسید، جبرئیل از سوی خدا بر پیامبر نازل شد و به آن حضرت پیغام داد که فرمان خدا را فقط خود پیامبر یا شخصی از خاندان آن حضرت باید برای مردم بخواند. به همین سبب، پیامبر، حضرت علی را به سوی مکّه فرستاد. با اینکه بسیاری از اقوام و بستگان مشرکان در جنگ ها توسط حضرت علی کشته شده بودند و آنان کینه ی شدیدی از او به دل داشتند، آن حضرت، پیام را از ابوبکر گرفت و با شجاعت تمام در روز عید قربان و در سرزمین منی در میان مردم قرائت کرد. نکاتی که علی به کفّار اعلام کرد، این ها بود: 1ـ اعلام قطع رابطه و لغو پیمان ها؛ 2ـ ممنوعیّت شرکت مشرکان در حـج از سـال آیـنده؛ 3ـ ممنوعیّت طواف در حال برهنگی؛ 4ـ ممنوعیّت ورود مشرکان به خانه‏ ی خدا. ذکر دو نکته از نکات این آیات لازم است: 1ـ آیه ی 4، گویای این است که مشرکانی که بر سر عهدشان با مسلمانان بمانند و بر ضد آنان توطئه چینی نکنند، تا پایان مدّت معاهده در امان هستند. این مطلب، نشانگر حساسیّت فوق العاده اسلام نسبت به رعایت عهد و پیمان حتّی با مشرکان است. 2ـ آیه ی 6 چنین می گوید که اگر یکی از مشرکان حتّی پس از اتمام مهلت چهارماهه بخواهد با اسلام آشنا شود، پیامبر و مسلمانان وظیفه دارند در کمال امنیّت و آرامش او را با تعلیمات اسلام آشنا کنند و سپس به محلّ امن خودش برسانند. براستی این آیه، نشانه ی بزرگی برای حمایت دین اسلام از فکر و اندیشه است و بیانگر این حقیقت که دست بردن به شمشیر، آخرین مرحله در پیش برد اهداف اسلامی است .