🌺نکته تفسیری صفحه ۶۰:🌺 هيچ پيامبري ادعاي خدايي نكرده است: بررسي تاريخ زندگي بشر، نشانگر اين واقعيّت است كه موجوداتي­ كه در زندگي انسان­ها تأثير ويژه­اي ‏مي­ گذاشتند، مورد توجه خاصّ مردم قرار ‏مي­ گرفتند. تا حدّي كه گاهي از اوقات مجسّمه آنان را ‏مي­ ساختند و حتّي به پرستش آنان ‏مي­ پرداختند! پرستش مجسّمة بودا در آيين بودايي و تعظيم بر مجسّمه­هاي فرشتگان در آيين بت پرستي عرب پيش از اسلام، نمونه­ هاي روشن اين حقيقت است. زيرا بودا شخص بسيار تأثيرگذاري بر پيروان خود بوده و از نظر مشركان، فرشتگان دختران خدا بودند و ادارة امور جهان بر عهده آنان بوده است. اين انحراف آن قدر عميق بود كه گاهي مردم در اثر توجه نادرست به پيامبران، به عبادت آنان روی می­ آوردند! پیامبرانی كه مهم­ ترين وظيفه­ شان دعوت به يكتاپرستي و توحيد بوده است. نمونة آشكار اين مطلب، اعتقاد مسيحيان در مورد حضرت مسيح(ع)است. آنان حضرت عيسي(ع)را پسر خدا ‏مي­ دانند و او را ‏مي­ پرستند. در حالي­كه اولين سخن آن حضرت در گهواره اين بود كه:«من بنده خدا هستم»[1] .حضرت عيسي(ع)همواره مردم را به يكتاپرستي دعوت ‏مي­ كرد. خداوند در اين­ باره ‏مي­ فرمايد:«مسلّماً كساني­ كه گفتند: خدا همان مسيح پسر مريم است، كافر شدند؛ در حالي­كه مسيح گفت: اي بني­ اسرائيل! خدا را ـ كه پروردگار من و پرورگار شماست ـ بپرستيد؛ زيرا هر كس به خدا شرك ورزد، قطعاً خدا بهشت را بر او حرام كند و جايگاهش آتش دوزخ است»[2]. افسانة«پدر و پسر"آنقدر غيرمنطقي است كه مسيحيان در پاسخ كساني­ كه به آن ايراد ‏مي­ گيرند، فقط ‏مي­گويند:"اين مطلب فراتر از عقل است و بدون دلیل عقلی باید آن را پذیرفت!»[3] در حقيقت مسيحيان دربارة حضرت عيسي(ع)«غلوّ»كردند و او را از حد خود بزرگ­تر شمردند. اين انحرافِ بزرگ در امّت اسلام نيز پيدا شد و برخي از مردم در پرتگاه عميق غلوّ سقوط كردند. در تاريخ ‏مي­ خوانيم كه برخي از افراد گمراه، معتقد به خدايي حضرت علي(ع)شدند و يا براي امامان ويژگي­ هايي قائل شدند كه فقط مخصوص خداست. اگر­چه پيامبر و امامان به خواست خدا از مطالب غيبي باخبرند و قدرت­هاي ويژه­ اي دارند، ولي هرگز ادعاي خدايي نكرده­ اند و خود را بنده­ اي از بندگان خدا بر ‏مي­ شمردند.   تمام پيروان حضرت محمد(ص)در مهم­ ترين عبادت خود يعني نماز ‏مي­ گويند:«و اشهد ان محمدًا عبده و رسوله»؛ يعني گواهي ‏مي­ دهم كه محمّد بنده خدا و پيامبر او بوده است. در تاريخ آمده است كه روزي مأمون عباسي به امام رضا(ع)گفت: به من خبر رسيده است كه برخي افراد در مورد شما غلوّ ‏مي­ كنند و از حدّ ‏مي­ گذرند. امام(ع)به او فرمود: پدران من از پيامبر خدا(ص)نقل كرده­ اند كه او فرمود:«مرا بالاتر از آنچه سزاوار من است نبريد؛ زيرا خدا پيش از آن­كه مرا پيامبر قرار دهد، بنده­ اي(از بندگان خود)قرارداد»[4]. به ‏همين جهت در دين اسلام سجده فقط براي خدا جايز است و حتّي به سوي قبور پاك امامان نيز نبايد سجده كرد. مگر به نیّت شکر به درگاه خداوند.[5] حقيقت اين است كه بعضي از سخناني كه به نام مدح اهل بيت(ع)توسط برخي از افراد نادان گفته ‏مي­ شود، با آموزه­ هاي قرآن هماهنگ نيست و گاهي اوقات رنگ و بوي«غلوّ»دارد. خدا دانستن اهل بيت و پرستش آنان، هيچ نسبتي با دعوت آن بندگان پاك خدا ندارد و بايد بدانيم كه آنها از غلو كنندگان، بيزاري جسته­ اند و حتّي آنان را نفرين كرده­ اند.[6]   [1] آية 30 سوره مريم [2] آية 72 سوره مائده [3] براي اطلاع بيشتر ر.ك.به تفسير نمونه، ج4، ص224 [4] بحارالانوار، ج25، ص271 [5] براي اطلاع بيشتر ر.ك. به رسالة عمليه.... [6] براي اطلاع بيشتر ر.ك. به: بحارالانوار، ج25، ص261