﷽ «درچه مسیری هستیم؟» عهد بستم که قضاوت نکنم موعظه بهر جماعت نکنم بدترم از همه هرچند خودم بهتر این است نصیحت نکنم لیک، این نیست نصیحت ،بگذار گویم ، احساس خجالت نکنم راستی در چه مسیری هستیم؟ من چرا از تو شکایت نکنم تو که شُهره شده ای در شَهرت گفته ای تکیه به شهرت نکنم بنما موضع خود را اعلان تا شوم لال و ملامت نکنم این تو و این ستم جباران اذن ده شرح جنایت نکنم! از چه در گفتن حق خاموشی؟ کلمه ای گو که جسارت نکنم ای هنر مند جسور ای مداح حرف یادم بده غیبت نکنم اینهمه حق کشی و اینهمه ظلم گو چسان بیم ز ظلمت نکنم یا نگو یار حسینم ، که حسین گفت من میل به خفّت نکنم یا بگو بی غم و راحت طلبم طلب محنت و زحمت نکنم ذکر تو ذکر دعای فرج است گویی از فتنه حمایت نکنم گفته ای سِلم ، لِمن سالمکُم گفته ای حرب، که غفلت نکنم هیچ میدانی ؟ اگر یار آید گویدت عذر اجابت نکنم؟ نزدی حرف ، چه عذری داری؟ دم بزن مست حسابت نکنم . . اینهمه گفتم و ،گفت آن بی درد دار معذور ،،، اذیّت نکنم: راستش جبهۀ ما بی طرف است امر کردند که صحبت نکنم . . بیتی از حضرت سعدی خواندم گفت معذورم اطاعت نکنم منطق بی طرفان خاموشی است وای اگر نشر حقیقت نکنم نگرانِ دگران هر که نبود من به او عرض ارادت نکنم گو «کلامی» همگی مسئولیم شانه خالی ز صداقت نکنم استادکلامی زنجانی ــــــــــــــــــــــــــ