نکته های آیه از تفسیر نور. استاد قرائتی👇👇
كلمه ى «منّت» در اين جا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى كه بازگو كردن نعمت به قصد تحقير ديگران باشد و مسلّماً كار زشت و ناپسندى است.
شكّى نيست كه هرگاه اراده ى الهى بر تحقّق امرى تعلّق گيرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هيچ مانعى نمى تواند سدّ راه آن گردد،
قرآن مى فرمايد:
«انّما أمره اِذا أراد شيئاً أن يقول له كُن فيكون»(14) همانا فرمان اوست كه هرگاه چيزى را اراده كند كه باشد، پس آن چيز خواهد بود و محقّق خواهد شد.
با اين كه همه نعمت ها از جانب خداوند است وبندگان در هر نعمتى رهين منّت او هستند،
ليكن او در خصوص چند نعمت، تعبير به منّت فرموده كه طبعاً از اهميّت بالاى آنها حكايت دارد، از جمله:
👈الف: نعمت اسلام. «كذلك كنتم مِن قبل فمَنّ اللّه عليكم»(15)
👈ب: نعمت نبوّت. «لقد مَنّ اللّه على المؤمنين اذ بَعثَ فيهم رسولاً»(16)
👈ج: نعمت هدايت. «بل اللّه يمُنّ عليكم أن هَداكم»(17)
👈د: نعمت حاكميّت مؤمنان. «و نُريد أن نمُنّ على الّذين استضعفوا فى الارض...»
در روايات بسيار، حضرت مهدى عليه السلام وحكومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ اين آيه معرّفى شده است.(18)
مسئله 👈حاكميّت مستضعفان بر زمين، با عبارات و بيان هاى مختلفى در قرآن آمده است:
👌الف: «وَعَداللّه الّذين آمنوا منكم و عملوا الصّالحات ليستخلفنّهم فى الارض»(19)
خداوند به كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته انجام داده اند، وعده ى خلافت در زمين را داده است.
👌ب: «و لقد أهلكنا القرون من قبلكم لمّا ظلموا ... ثم جعلناكم خلائف فى الارض»(20)
بعد از آنكه اقوام ستمگر پيشين را هلاك كرديم... شما را جانشينان زمين قرار داديم.
👌ج: «انّ الارض يرثها عبادى الصالحون»(21)
بندگان صالح، وارث زمين مى شوند.
👌د: «و أورثنا القوم الّذين كانوا يستضعفون مشارق الارض و مغاربها»(22)
ما مستضعفان را وارث شرق و غرب زمين گردانديم.
👌ه : «لنهلكنّ الظالمين . ولنسكننّكم الارض من بعدهم»(23)
ما ستمگران را نابود وبعد از آن شما را ساكن زمين مى گردانيم.
مراد از مستضعفان در اين آيه، با توجّه به مجهول بودن فعل «استضعفوا»، كسانى هستند كه خود در اين امر نقش نداشته و استكبار آنها را به استضعاف كشيده باشد.
-----
14) يس، 82.
15) نساء، 94.
16) آل عمران، 164.
17) حجرات، 17.
18) تفسير كنزالدقايق.
19) نور، 55.
20) يونس، 13 و 14.
21) انبياء، 105.
22) اعراف، 137.
23) ابراهيم، 13 - 14.