اِفْهَم . . . اِفْهَم . . .
✍ حکایت است
روزی شخصی از قبرستان عبور میکرد، دید یک نفر مرده و مردم جمع اند و آخوند مشغول تلقین هست و میگوید : افهم . . .افهم . . .
رهگذر را خنده آمد،
گفتند : از چه می خندی، که وقت گریه هست؟
گفت :
آنکه درون قبر است همسایه ما بود 70 سال،
به زنده بودنش هرچه تلاش کردم نفهمید، اکنون شما میخواهید به مرده او بفهمانید !؟
+ این حکایت ؛ حکایت دانش آموزانی است که حضوری و به زور و ضرب نمیفهمیدند،
حالا میخواهند با مجازی و آنلاین و شاد و پیام رسان بفهمانند! 😁😅😂😂
@yashilvatan_ir 🌺 یاشیل وطن