﷽ 🖐🏼دست های با سخاوت🖐🏼 ✅امام حسين (علیه السلام) در حال خواندن نماز بودند که فقیری به در خانه ایشان آمد و با صدای بلند، تقاضای کمک کرد. امام حسين علیه‌السلام نماز خود را سریع تمام کردند و سراغ فقیر رفتند. وقتی آثار تنگدستی را در آن فقیر مشاهده نمودند از اهالی منزل پرسیدند: «در خزانه ما ، چقدر باقى مانده است؟» پاسخ دادند: «دويست درهم باقى مانده كه فرموده بودید آن را بين اقوامتان تقسيم كنیم.» امام حسین فرمودند: «همه دویست درهم را بياور، كسى كه از اقوام من سزاوارتر است آمده» دویست درهم را آوردند و امام حسين علیه‌السلام آن را به فقیر دادند و فرمودند: «اين سکه ها را از من بگیر. از تو عذر مى‌خواهم که ناچیز است. اگر دست ما خالی نبود، تو را همواره بهره مند مى‌كرديم، ولى این روزها دستمان خالى است. و بدان كه من تو را دوست دارم.» مرد فقیر، به شدت گريه كرد. امام حسین علیه السلام از او پرسیدند: «اشک هایت به خاطر کم بودن مبلغی است که به تو دادم؟» فقیر گفت: «نه ! گريه‌ام براى این است كه دست‌هایی با اين سخاوت، چگونه رواست كه زير خاك رود؟» 📚منتهی الامال ، جلد ۱ ، صفحه ۲۰۹ 📚بحارالانوار، جلد ۴۴، صفحه ۹۱ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╰⊱☘⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱❤️≺