✍#،تفسیر سوره مدثر(۴)
🌷أبوجهل گفت: آیا آن کلام، شعر است؟ ولید گفت: نه چون من اشعار عرب را شنیده ام و از طرق مختلف آن چون بسیط و مدید و رمل و رجز آن اطلاع دارم؛ کلام محمد شعر نیست.
☘ أبوجهل گفت: پس چه نوع کلامی است؟ ولید گفت: مرا به حال خود واگذار تا در این موضوع تفکر کنم. چون فردای آن روز رسید، آنان به ولید گفتند: ای أبا عبد شمس در آن مسأله ای که بحث شد: دربارة گفتار محمد که با تو در میان گذاشتیم چه میگوئی؟
🔺ولید گفت: بگوئید: سحر است؛ چون دلهای مردم را به مجرد شنیدن بسوی خود می کشد.
در این حال خداوند آیات سوره مدثر را بر رسول الله نازل فرمود: - ذرنی و من خلقت وحید، آیه 11، مرا واگذار با آن کس که او را تنها آفریدم -. و ولید، - وحید - نامیده شده بود به علت آنکه به قریش گفته بود: من در یک سال متکفل پردة خانة خدا می شوم و آن را به تنهائی تهیه میکنم؛ و تمام جماعت شما هم در یک سال با هم متکفل شوید. و ولید اموال بسیاری داشت و باغها ترتیب داده بود؛ و ده پسر در مکه داشت، و ده غلام نیز مالک بود که در نزد هر یک از آن بندگان هزار دینار طلا بود که با آنها برای ولید تجارت میکردند و در آن زمان به هزار دینار طلا، قنطار می گفتند. بعضی گفته اند که قنطار عبارتست از یک پوست گاو پر از طلا. و خداوند آیات ذرنی و من خلقت وحیدا و مابعدش را دربارة او فرو فرستاد.
/پاورقی . (تفسیر قمی طبع سنگی ص 702و703)./
♥️یاوران قران
@yavaranQoran