✍
#نماز و شفاعت
پلك هاى امام بر روى هم افتاده بود. زهر درگوشت و خون مواليم صادق
)عليهالسالم( اثركرده و آثار بيمارى در چهرهشان ك ً امال هويدا بود. ناراحت و
مضطرب كنار بستر امام چرخ مىزدم. ناگهان امام چشم باز كردند. اميدى تازه
دردلم جوانه زد. فرمودند: » همين حاال تمام خويشاوندان مرا نزد من حاضر
كنيد.«
چند دقيقه بعد همه كنار بستر امام سرتا پا منتظر بودند، نفس ها در سينهها
مانده و سكوت همه جا را پركرده بود. چه شده است كه امام همه را به پيش خود
خوانده؟!!
باالخره سكوت شكسته شد و امام لب از لبگشودند: » شفاعت ما هرگز
نصيب آنان كه به نماز كم توجهى می كنند نخواهد شد.« يك دفعه تمام
وجودم يخ كرد.
همه اميدم به شفاعت است،آن وقت اينگونه نماز مى خوانم؛ بى حوصله، تند
تند، خيلى وقت ها آخر وقت!
بحاراالنوار، ج84 ،
@yavarannamaz