الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌حَمْزَهًَْ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) فِیمَا بَیْنَ مَکَّهًَْ وَ الْمَدِینَهًِْ إِذَا الْتَفَتَ عَنْ یَسَارِهِ فَإِذَا کَلْبٌ أَسْوَدُ فَقَالَ مَا لَکَ قَبَّحَکَ اللَّهُ مَا أَشَدَّ مُسَارَعَتَکَ فَإِذَا هُوَ شَبِیهٌ بِالطَّائِرِ فَقُلْتُ مَا هُوَ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ هَذَا عتم بَرِیدُ الْجِنِّ مَاتَ هِشَامٌ السَّاعَهًَْ فَهُوَ یَطِیرُ یَنْعَاهُ فِی کُلِّ بَلْدَهًٍْ. امام صادق (علیه السلام)- ثمالی گفت: بین مکّه و مدینه در خدمت امام صادق (علیه السلام) بودم. ناگاه امام متوجّه طرف چپ خود شد که سگی سیاه دیده می‌شد. فرمود: «تو را چه شده؟ خدا زشت کند تو را! چقدر عجله کردی»؟ یک مرتبه دیدم شبیه پرنده شد. عرض کردم: «این چیست فدایت شوم»؟ فرمود: «این «عثم» پیک جن است. هشام از دنیا رفت و هم اکنون او پرواز می‌کند و در هر شهر خبر مرگ او را منتشر میکند». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۸۸  الکافی، ج۶، ص۵۵۳/ نورالثقلین @yazahramadad135