🔹نَخْلاً ▪️ماده «نحل» علاوه بر کاربرد شایع در خصوص درخت خرما (که ظاهرا در قرآن تنها همین کاربرد استفاده شده است) کاربردهای دیگری دارد چنان «نَخْلُ الدَّقيقِ» به معنای الك و غربال كردن آرد است و «نُخَالة» آن چیزی است که از غربال کردن فوق باقی می‌ماند و «مُنْخُل» (یا مُنْخَل) وسیله‌ای است که برای غربال کردن استفاده می‌شود؛ و تعبیر «انتخلتُ الشئ» به معنای صاف كردن و پالودن چیزی براى بدست آوردن بهترین قسمت آن است و «تَنَخَّلَ» به معنای اختیار و انتخاب کردن چیزی است (الصحاح، ج‏5، ص1827) ▪️و ظاهرا با ملاحظه همین کلمات بوده که امثال خلیل و ابن فارس «نخل» را در اصل به معنای برگزیدن و اختیار کردن چیزی می‌داند و توضیح می‌دهد که «انتخال» تفحص کاملی است تا بهترین امرِ مربوطه به چنگ آید و وجه تسمیه درخت خرما به «نخل» را این می‌داند که ارزشمندترین درخت ساقه‌دار می‌دانند. (كتاب العين، ج‏4، ص264 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج‏۵، ص۴۰۷ ). ▪️حسن جبل نیز ظاهرا با نیم‌نگاهی به همین کاربردها به اضافه توجه به خود حروف بر این باور است که اصل معنای این ماده عبارت است از اینکه قسمت غلیظ چیزی از اثنای آن بیرون رود تا حدی که رقیق شود، ولی اصل آن باقی بماند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۱۶۷ ). ▪️اما مرحوم مصطفوی بر این باور است که معنای اصلی این ماده همان دلالت بر درخت خرما دارد و با اشاره به اینکه در زبان سریانی کلمه «نخل» به معنای غربال كردن و کلمه «مخولتا» به معنای خود غربال به کار می‌رود اظهار می‌دارد که مفهوم غربال کردن و به‌گزینی برگرفته از زبان سریانی است و شاهدش هم این است که وزن «مُنْخُل» [که در نسخه التحقیق به اشتباه «نُخل» نوشته شده] هم که به عنوان اسم آلت به کار رفته، بر اساس قواعد عربی توجیهی ندارد که حتی همچون فیومی (المصباح المنير، ج‏2، ص597 ) آن را «نادر» حساب کنیم. البته وی می‌پذیرد که بین کلمه نخل در زبان عربی با معنای انتخاب کردن و برگزیدن نسبتی هست و بر همان نسبت مورد نظر ابن فارس اشاره می‌کند با تاکید بر اینکه در سرزمین حجاز و نزد عرب درخت نخل خیلی موضوعیت داشته است (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص68 ). ▪️کلمه «نخل» اسم جنس است که در مورد یک درخت یا درختان خرما به کار می‌رود اما وقتی مشخصا «یک درخت خرما» مد نظر باشد (یعنی برای واحد نخل) از تعبیر «نخلة» استفاده می‌کنند (فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ؛ مریم/۲۳) و کلمه «نخیل» (وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الْأَعْنابِ؛ نحل/۶۷) هم برای جمع (درختان خرما) استفاده می‌شود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹۶ ؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص68 ). ▪️کلمه «نخل» هم به صورت مذکر (مانند آیه: تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ؛ قمر/20) و هم به صورت مونث (مانند آیات «مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ» (انعام/۹۹)، «وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيمٌ» (قمر/148)، «كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ» (حاقه/7)) به کار می‌رود و ضابطه‌اش این است که وقتی نظر به مفهوم جنس بما هو مفهوم باشد مذکر، و وقتی معطوف به مصادیق باشد مونث به کار می‌رود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص69 ). 📿این ماده جمعا ۲۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye