✳️ توجه✳️
مطالب ذیل، در واقع مربوط به آیه بعد است که اشتباها در اینجا قرار داده شده است.
مطالب این آیه در آدرس زیر
http://yekaye.ir/ya-seen-36-71/
🔹ذلَّلْنا
▪️ماده «ذلل» را در اصل به معنای خضوع و خواری و نرمش به خرج دادن در برابر مافوق، و نقطه مقابل عزت دانستهاند
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص345؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص327)
🔖(در آیه ۱۴ همین سوره درباره «عرت» و ماده «عزز» بحث شد: جلسه 761
http://yekaye.ir/ya-seen-36-14/ )
▫️در هر صورت، این ماده برای هر گونه رام شدن و تسلیم بودن در برابر غیر به کار میرود، چنانکه حتی درباره میوههای بهشتی تعبیر شده است که «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» (إنسان/14)
▪️در تفاوت «ذُلّ» و «ذِلّ» گفتهاند که اولی در جایی است که این خوار و پست شدن از روی زور و اجبار باشد؛ اما دومی در جایی است که بعد از یک وضعیت سخت و دشوار، به وضعیت ذلیلانه برسد، خواه قهر و زوری در کار بوده باشد یا نباشد بدین جهت در تعبیر «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ» (إسراء/24) گفتهاند بدین معناست که خود را مانند کسی که به زور و اجبار مقهور گردیده در مقابل والدین خاضع گردان؛ در حالی که در تعابیری «تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ» (معارج/44)، «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ» (بقرة/61) «سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ» (أعراف/152) تاکید بر این خوار شدنی است که بعد از سختیهایی گریبانگیر آنان شده است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص330) چنانکه به جادهای که بر اثر کثرت عبور و مرور صاف شده «الطَّريق الذِلّ» گویند.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص345)
▪️و وقتی چارپای چموشی را رام میکنند میگویند «ذَلَّتِ الدّابة بعد شماس»، و به چنین چارپایی «ذَلُول» گفته میشود «لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ»(بقرة/71)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص330)
و برخی هم گفتهاند «ذلول» به معنای چارپایی است که «ذُلّ» و رام بودنش کاملا آشکار و واضح است.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص345)
و البته برخی هم گفتهاند که «ذلول» در جایی به کار میرود که شخص از روی میل و رغبت تسلیم دیگری شود و در برابر وی فروتنی کند، اما «ذلیل» در جایی است که این وضعیت به زور و اجبار رخ داده باشد
📚(الفروق في اللغة، ص245)
و بر این اساس، برخی «أذلّة» (أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرين؛ مائده/54) را جمعِ «ذلول» (و نه «ذلیل») دانستهاند.
▪️کلمه «ذلت» وقتی در جایی که خود شخص خویش را به فروتنی وادار سازد، بار معنایی مثبت دارد «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» (مائدة/54) چنانکه در مورد عبارت «فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا» (نحل/69) نیز گفته شده به معنای اینکه مسیر خدا را رام و بدون سرکشی و سختی بپیما؛ اما وقتی به عنوان امری بیرونی بر شخص عارض میشود «تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ» (معارج/44)، «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ» (بقرة/61) بار معنایی منفی و همراه با حقارت و تحقیر دارد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص330؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص327)
▪️«تذلل» در جایی است که خود شخص خود را در موقعیت ذلت و فرودستی قرار دهد ولی کلمه «ذلیل» نیز با اینکه به لحاظ لفظی فاعل است، اما به لحاظ معنایی مفعول است، یعنی در موردی به کار میرود که دیگری وی را در مقام فرودستی قرار داده باشد، بدین جهت تعبیر «متذلل» را در مقام مدح به کار میبرند، با این عنایت که کسی ابراز تواضع کند؛ اما کلمه «ذلیل» بار معنایی منفی دارد و هیچگاه در مقام مدح به کار نمیرود.
📚 (الفروق في اللغة، ص244)
🔶کلمه «ذلت» به لحاظ معنایی به کلماتی نظیر «تواضع» ، «صغار» (کوچکی و حقارت) و «خزی» (خواری) و «خضوع» نزدیک است اما تفاوتهای ظریفی نیز بین این کلمات هست:
🔸«تواضع» اذعان به قدرتِ کسی است که در برابرش ابراز فرودستی میشود، خواه آن شخص بر این متواضع قدرت داشته باشد یا خیر؛ اما «تذلل» اظهار عجز در برابر کسی است که در مقابل او ابراز فرودستی میشود؛ از این جهت در مورد یک سرور نسبت به زیردستانش، تعبیر «تواضع» به کار میرود اما تعبیر «تذلل» خیر.
📚 (همان)
🔸«صغار» اعتراف به ذلت و اقرار به آن و اظهار کوچکی کردن است؛ اما در کلمه «ذلیل» لزوما چنین اعترافی نهفته نیست؛ یعنی ممکن است کسی را ذلیل کنند اما وی اعتراف به ذلت نکند.
📚 (همان)
🔸«خزی» (خواری) ذلتی است که همراه با مفتضح و بیآبرو شدن باشد، یعنی خوار و زبون شدنی است که به زشتی عمل خود وی نیز ارتباط دارد، اما «ذلت» لزوما این گونه نیست.
📚(الفروق في اللغة، ص244)
🔸«خضوع» ابراز فروتنی است و میتواند با رغبت همراه باشد، اما «ذلت» تسلیم شدن و فروتنیای است که به زور و ناخواسته باشد.
📚 (همان)
📿ماده «ذلل» و مشتقات آن جمعا 24 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye