🔹سَيُطَوَّقُونَ
▪️ماده «طوق» در اصل دلالت دارد بر پیچیدن چیزی به دور چیز دیگر، به همین مناسبت است که سقفهای مدور را «طاق» میگویند. (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص433). اصل «طَوْق» چیزی است که دور گردن باشد؛ خواه به نحو طبیعی و در متن آفرینش مانند طوق کبوتر؛ یا به نحو مصنوعی مانند گردنبند طلا و نقره (مفردات ألفاظ القرآن، ص532) و در واقع این ماده برای هرگونه احاطه و دور چیزی را گرفتن به کار میرود
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص145).
▪️این ماده وقتی به باب افعال برود (أطاق یطیق) برای تاکید بر جهت صدور فعل از فاعل است: «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ» (بقرة/184) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص145). ولی وقتی به باب تفعیل برود (طَوّق یُطَوّق) (سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ؛ آل عمران/180) به معنای کاری را بر گردن دیگری انداختن و بر او تحمیل کردن و او را بدان کار مکلف نمودن است و وجه کاربردش در هر دو، این است که گویی آن کار بر آن شخص احاطه پیدا می کند و از همه طرف او را دور میزند و دربرمیگیرد
(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص433؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص532).
▪️از آنجا که ماده طوقی که به گردن می اندازند غالبا با نوعی محدود و مقهور شدن همراه است، کلمه «طاقت» را برای محدودیت و مقهوریت و تحمل به کار بردهاند میرود (التحقيق، ج7، ص145). در واقع »طاقة» اسمی است برای آن مقدار کاری که انسان با مشقت میتواند انجام دهد، از باب تشبیه آن به «طَوق» که چیزی را احاطه میکند؛ و از همین رو برخی تذکر دادهاند آیه «وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ» (بقرة/286) تعبیر «طاقت آن را نداریم» به معنای «آنچه بر آن قدرت نداریم» نیست، بلکه به معنای چیزی است که رها شدن از آن (از عهده آن برآمدن) بسیار صعب و دشوار باشد، یعنی همان معنایی که در جای دیگر فرمود: «وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ: غل و زنجیرهایشان را از آنان برمی دارد» (اعراف/157» یا » وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ: بارت را از دوش تو برداشتیم» (انشراح/2) هرچند گاه به مناسبت سخت بودن آن، برای نفی قدرت هم به کار میرود، مانند «قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ» (بقرة/249)
(مفردات ألفاظ القرآن، ص533؛ التحقيق، ج7، ص145).
📿ماده «طوق» همین 4 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye